دکتر غلامحسین حسینینیا*: ایده شیکسازی مشاغل یک موضوع اساسی در فرهنگ کار و کارآفرینی است که همگی باید در عملیاتی ساختن این ایده ارزشمند اندیشه و همکاری نماییم.
چندی است که یک ایده ارزشمند و کلیدی از سوی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خصوص شیک سازی مشاغل ، مطرح شده که ظاهراً و متأسفانه پیام اصلی آن درک نشده و بعضاً از سوی برخی از فعالان جامعه کار و اشتغال مورد انتقاد قرار گرفته است. البته طبیعی است و وزیر محترم هم چنین ادعایی را ندارند که این موضوع تنها راهکار و برنامه ایشان برای تمشیت امور اشتغال در کشور است و طبعاً برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی برای این منظور طراحی شده که در اولین فرصت معرفی و عملیاتی خواهند شد.
بی تردید موضوع معرفی صحیح و با ادبیات روز مشاغل هم راستا با تغییر و تحولات تکنولوژیکی روز موضوع فرهنگی کلیدی است که متأسفانه در جامعه ما مغفول واقع شده است. البته موضوع«شیک سازی» به عنوان تغییر نام برخی مشاغل تنها بخشی از یک فرایند «ارزش آفرینی» برای مشاغل مورد نیاز جامعه است که اتفاقاً بسیاری از آنها با وجود پایین انگاری پرستیژ اجتماعی آن ( به غلط ) بسیار برای جامعه بشری امروز ضروری مینماید و بدون آن زیست اجتماعی بشر در شهرها و روستاهای امروزی ناممکن میشود.
شهری را تصور کنید بدون رفتگر ، راننده ، تعمیر کار ، نقاش ، باغبان، آرایشگر، کارگر ساختمانی، نگهبان، کارگر کشتارگاه، نانوا ،نجات غریق و….
این روزها همزمان با بازگشایی مدارس وقتی از بچهها میپرسند در آینده میخواهید چکاره شوید؟ جز چند شغل انگشت شمار دکتر، مهندس ، خلبان، پلیس و معلم جواب دیگری نمیشنویم.
باید هم به ایشان حق بدهیم! گفتار آنها انعکاس خواست والدین از ایشان است که به دلیل موقعیت اجتماعی بالای این قبیل مشاغل و با دغدغه آینده فرزندان تمام هم و غم خود را در این خصوص به کار میگیرند.
به نظر می رسد میبایست با آسیب شناسی موضوع و رفع موانع و عواملی که باعث فرودست تلقی شدن مشاغل دیگر میشود، نسبت به رفع این معضل اقدام نمود.
فراموش نکنیم که در حال حاضر بیش از دو میلیون فرصت شغلی در مشاغل به ظاهر فرو دست که عمدتاً رغبتی از سوی اتباع ایرانی برای اشتغال آنها ابراز نمیشود، توسط اتباع بیگانه اشغال شده است.
(اگر برای ایجاد هر ۱۰۰ هزار فرصت شغلی نیاز به افزایش یک درصد رشد اقتصادی باشد همین دو میلیون فرصت شغلی با چه حجم عظیمی از سرمایه گذاری جدید برای ایجاد اشتغال برای اتباع ایرانی برابری میکند؟!)
ضمن اینکه در بسیاری از استانها کارفرمایان از کمبود نیروی کار ساده و کارگر نیمه ماهر و ماهر شکایت دارند.
این در حالی است که امروزه به دلیل ورود فنآوریهای پیشرفته در تمامی رشتهها و گرایشهای شغلی بسیاری از مشاغل دیگر به سیاق گذشته قابلیت انجام ندارد و نیازمند تخصص و تبحر خاص و گذراندن دورههای آموزشی پیشرفته است. به عنوان مثال در حال حاضر تراکتورهای فوق پیشرفته و بزرگ در عرصه کشاورزی به بازار آمده که با استفاده از آخرین دستاوردهای علمی رایانهای ، ماهواره و GPS ، کشاورزی دقیق precision Agricalturel و کالیبراسیون بسیار پیشرفته ، نیازمند اپراتوری با تحصیلات بالا و گذراندن دورههای خاص برای بکارگیری آن است .
با این وجود تصور قدیمی از «راننده تراکتور» اصلاً متناسب با این وضعیت نبوده و فرد مذکور نه تنها راننده که عملاً هدایت کننده و کنترل کننده سیستمهای بسیار پیچیده و گران قیمت است. همین وضعیت را میتوان در صنعت ساختمان سازی که مرکب از ۷۲ صنعت روز جهان است و سایر زمینههای شغلی ملاحظه کرد. بر همین اساس آشنا سازی کودکان امروز و مولدین اقتصادی فردا با طیف وسیع مشاغل مورد نیاز جامعه و ارزش گذاری برای همه آنها به حدی است که در کشورهای پیشرفته سرمایه گذاری حساب شده و هنگفتی صورت پذیرفته است .
راه اندازی شهر کودکان یا Kidzania در کشورهایی نظیر ژاپن ، مالزی ، پرتقال ، آمریکا ، اندونزی ، مکزیک ، امارات متحده عربی ، عربستان ، ترکیه و… تلاشی حساب شده و پر ثمر برای معرفی بیش از ۲۰۰ نوع شغل به کودکان از طریق ایفای نقش و آموزش آنها در فضایی واقعی ولی کودکانه با هدف آشنا سازی آنها با اهمیت و ضرورت مشاغل مورد نیاز جامعه به ایشان می باشد.
کیدزانیا (Kidzania) شهری است که برای کودکان و والدین آنها محیطی ایمن؛ منحصر به فرد و به لحاظ آموزشی کاملا واقعی را فراهم می سازد. این محیط برای کودکان سنین چهار تا دوازده سال تدارک دیده شده و آنها را قادر می سازد که هرآنچه را که طبیعی میپندارند انجام دهند: فعالیتهایی از قبیل نقش بازی کردن از این طریق که خودشان را به شکل بزرگترها درآورند و نقش آنها را انجام دهند.
در کیدزانیا درست مانند جهان واقعی کودکان شاغل هستند و بابت کاری که انجام می دهند (به عنوان آتش نشان، پزشک، پلیس، روزنامهنگار، مغازه دار، ماما، مهماندار اتوبوس و هواپیما، پنچرگیری و تعویض روغن اتومبیل و غیره) حقوق دریافت میکنند یا این که بخاطر کارهایی مثل خرید کردن یا تفریح کردن به آنها پول پرداخت میشود. پارک سرپوشیده کیدزانیا در واقع شهری است که در مقیاس کودکان ساخته شده و دارای ساختمانها، پیادهروها، وسایل نقلیه، یک نظام اقتصادی فعال و نهادهایی است که توسط شرکتها و مارکهای تجاری چند ملیتی و نیز محلی حمایت میشوند.
از پلیس گرفته تا دندانپزشک و رستوراندار هر کیدزانیا حدود ۱۰۰ فعالیت مبتنی بر نقش پذیری را در بیش از ۶۰ نهاد با سطوح مختلف از پیچیدگی برای تواناییها و علایق هر کودک ارایه میکند. کودکان کارمی کنند که کیدزو (kidZo) به دست بیاورند که واحد پول کیدزانیا هست. بنابراین آنها میتوانند برای تهیه کالاها و خدمات در شهر کیدزانیا پول پرداخت نمایند. در کیدزانیا خلبانان هواپیماها را هدایت میکنند، مجریان تلویزیون اخبار میگویند، مامورین پلیس کارهای کاراگاهی انجام میدهند و آشپزها غذاهای خوشمزه درست می کنند.
در واقع کیدزانیا یک شهر کامل با بیمارستان، ایستگاه آتش نشانی، سالن آرایش زیبایی، بانک، ایستگاه رادیو، سوپرمارکت، ایستگاه تلوزیون، تئاتر و خیلی چیزهایی بیشتر است. در این شهر همه چیز دو سوم سایز معمولی خود هستند و کلیه امکانات با تناسب کامل برای کودکان طراحی شده است. شروع به کار در این شهر آسان است: کودک شغلی را انتخاب میکند؛ درباره شغل آموزش میبیند؛ یونیفرم مخصوص آن شغل را میپوشد و کار میکند؛ با کارکردن شروع به درآوردن و خرج کردن “کیدزو” میکند و لذت میبرد!
تجربه شخصی ابزار قدرتمندی در یادگیری است. از طریق دنبال کردن هر شغل یا فعالیت، کودکان درباره کارکردهای جامعه، سواد مالی، حرفههای بزرگسالان، کار تیمی، استقلال، عزت نفس و مهارتهای زندگی واقعی میآموزند. فعالیتهای مذکور کاملا عملی بوده و مشارکتیترین و عمقیترین تجارب ممکن را برای کودکان فراهم میسازند.
برای ارایه کمک در هر زمینه “ناظرین” یا “Zupervisors” در اختیار کودکان هستند. ناظرین، بزرگسالان آموزش دیدهای هستند که کودکان را در فرایند انجام کار و بازی، راهنمایی و کمک می کنند.
توجه کیدزانیا به حرفهای گرایی و آموزش باعث شده است که این سیستم از بالاترین سطح اعتماد میان والدین، مربیان و رهبران جامعه به عنوان ابزاری که کودکان را در عین ایمنی با تفریح و استقلال پرورش میدهد، برخوردار باشد.
لذا کودکان در این کشورها از همان ابتدا به ارزش و اهمیت مشاغل مختلف و ضرورت آنها برای زندگی در جامعه امروزی پی برده اند و بر اساس علاقه و استعداد خود ( که از سوی مربیان و روان شناسان متبحر رصد میشود) از همان ابتدا به سوی یک شغل خاص گرایش می یابند و از تشویق والدین برخوردار میشوند.
وقت آن است که ما نیز با بهره گیری از چنین روشهایی از همان ابتدا ( ذهن خلاق و پرسشگر کودکانمان ) را با مشاغل مختلف که هر کدام فی نفسه ارزشمند و محترم هستند، آشنا سازیم و با به روز ساختن واژهها، برداشتهای ناصحیح از این موضوع را ترمیم نماییم . ذکر این نکته نیز ضروری است که در طول زمان و به مرور نیز این بهروز سازی به طور طبیعی اتفاق میافتد، جایگزینی واژههایی نظیر پیرایشگر یا آرایشگر به جای واژههایی نظیر سلمانی و مشاطه ،«طب گیاهی» به جای «عطاری »، سوپر گوشت به جای«قصابی»، «کارگر ساختمانی» به جای «عمله» ، «بابای مدرسه» به جای «مستخدم»، « مترجم» به جای«دیلماج » و دهها مثال از این قبیل نشان میدهد که به طور طبیعی نیز این موضوع (به روز رسانی و یا اصطلاحا شیک سازی مشاغل) اتفاق می افتد.
نتیجه اینکه حال که وزیر انگشت روی یک موضوع اساسی در فرهنک کار و کارآفرینی گذاشتهاند همگی در عملیاتی ساختن این ایده ارزشمند اندیشه و همکاری نماییم. امید آنکه وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی در انجام پروژههای فرهنگسازی نظیر کیدزانیا با تاکید بر نسل آینده پیش قدم شود. فراموش نکنیم کودکان ۴ تا ۱۲ ساله امروز نیروهای فعال و کارآفرینان افق ۱۴۰۴ هستند که قرار است جامعه ایرانی را به عنوان جامعهای فعال، پویا، منضبط و دارای روحیه تعاون به جایگاه اول منطقه از لحاظ اقتصادی اجتماعی و فرهنگی برسانند.
استادیار دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
انتهای پیام