ثبات را پاس بداریم!

سیدجواد مهدوی‌عادلی *:  یکی از عواملی که در دولت قبلی به بروز تلاطم قیمتی در بازارهای مختلف از جمله ارز و طلا منجر می‌شد، سخنان گاه و بیگاهی بود که بر زبان مقامات اقتصادی دولت وارد می‌شد. البته نفس سخن گفتن درباره مسائل اقتصادی کشور از جمله اختیارات و حتی وظایف دولتمردان است و سخن بر سر این نبوده و نیست که دولتمردان در باب مسائل اقتصادی کشور سخن نگویند بلکه بحث بر سر نحوه سخن گفتن است. در تجارب پیشین و در شرایطی که مثلا بازار انتظار سخنان آرامش‌بخش از مقامات دولت را داشت اما دولتمردان به‌گونه‌ای سخن می‌گفتند که بر التهابات موجود افزوده می‌شد و نه تنها بازار آرام نمی‌شد بلکه بی‌ثباتی بیشتری حاکم می‌شد. یکی از این نمونه‌ها به سخنان رئیس‌جمهور سابق در مهر ماه سال گذشته بر می‌گردد که گناه گرانی و به‌هم‌ریختن بازار ارز و طلا را به‌گردن تحریم‌ها انداخت و تمام نهادهای رسمی را به چالش کشید که در کار دولت کارشکنی می‌کنند. در حالی‌که واقعا کارشکنی نبود و سوءمدیریت دولت در کنترل بازار عامل اصلی التهابات بود. متاسفانه دولت هم به اظهارات کارشناسی کارشناسان توجه چندانی نشان نمی‌داد و این روند تا پایان عمر دولت دهم ادامه داشت. با روی کار آمدن دولت جدید انتظار این بود و هست که مقامات جدید از به کار بردن الفاظ و عباراتی که به نوعی تداعی‌کننده سخنان ملتهب‌کننده بازار در دولت قبلی باشد، خودداری کنند. در این چند ماهه این اصل به‌صورت نسبی رعایت شده و دولت جدید توانسته تا حدی مانع از التهابات شود و در همین حال هم جلوی رشد تورم را بگیرد. با این حال هراز گاهی از برخی مقامات دولت سخنانی شنیده می‌شود که خود زمینه‌ساز التهاب بازار است. بعنوان مثال طی یک هفته اخیر بازار ارز تحت‌تاثیر خبرهای خوش سیاسی و بین‌المللی با ثبات روبه‌رو بود و بازار ارز و طلا رو به کاهش گذاشته بود. چنین کاهشی می‌توانست آثار خود را در سایر بازارها منعکس کرده و به نوعی تورم را مهار کند. وقتی چنین وضعیتی پیش می‌آید دولتمردان می‌بایستی آن را قدر دانسته و با اتخاذ مواضعی اصولی و علمی نهایت بهره‌برداری را از این وضعیت برای بهبود اوضاع اقتصادی ببرند. اما شاهد بودیم که رئیس کل بانک مرکزی در صبحانه کاری اتاق بازرگانی ایران به نحوی از پایین آمدن قیمت دلار ابراز نارضایتی کرد و در همان حال هم فرمان توقف کاهش نرخ دلار را صادر کرد. بیان علنی چنین سخنانی کافی بود تا اثر خود را بر بازار بگذارد و به یکباره دلار تا ۲۰۰ تومان گران شود. بالا و پایین شدن قیمت دلار هم نوعی بی‌ثباتی اقتصادی است که آثارش را در سایر بازارها و فعالیت‌های اقتصادی نشان می‌دهد در حالی‌که این امکان وجود دارد که بانک مرکزی بدون اینکه نیازی به ابراز علنی آن باشد به‌صورت نامحسوس قیمت ارز در بازار را کنترل کند و اجازه نوسانات شدید را ندهد. نوسان قیمتی ارز کمترین تاثیرش سلب اعتماد از بازار است و این همان پاشنه آشیلی است که اقتصاد کشور طی یکی دو سال اخیر آسیب‌های زیادی را از آن دیده است. مقامات اقتصادی دولت جدید باید به نحوی بازار را مدیریت و در به کارگیری الفاظ دقت کنند که چنین شوک‌های غیرضروری بر بازار وارد نشود.

منبع: تهران امروز