محمد رضا اقبالیان*: کسانی که در روزهای اخیر فعالیتشان را در بازارهای پول و سرمایه بر مبنای احتمال دیدار و مذاکره مستقیم اوباما و روحانی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل انجام دهند و در واقع این افراد به امید اینکه چنین اتفاق بیسابقهای به این زودی در حوزه بینالملل روی دهد و بازارها از این اتفاق بهره بگیرند و روند آتی را بر این اساس پیشبینی و هدفگذاری کنند، نگاهشان خیلی خوشبینانه و به دور از واقعیت است. اگر قدری واقع بین باشیم متوجه میشویم که با توجه به مشکلات فراوانی که مدت زمان زیادی است در روابط بین ایران و آمریکا وجود داشته است، نباید انتظار داشته باشیم که در همین شروع راه و به این زودیها اتفاق خاصی روی دهد و مذاکرات مستقیم و موفقی بین طرفین را شاهد باشیم و از آن طرف در نتیجه چنین اتفاقی یک شبه نرخ دلار سقوط کند و تحریمها برداشته شوند. اصولا کسانی که با دیدگاههای افراطی و غیرواقع بینانه در بازارهای پول و سرمایه فعالیت میکنند، باید به این نکته توجه داشته باشند که مشکلات ما یک شبه حل و فصل نمیشود. نباید انتظار داشت خیلی زود و راحت تحریمها برداشته شود، مشکلات فروش نفت برداشته شود و دلار خیلی ارزان شود. با توجه به کسری بودجهای که دولت با آن دست به گریبان است، موضعگیری آقای سیف، مدیران بانک مرکزی و اعضای اقتصادی کابینه دولت درباره قیمت منطقی دلار، نشان میدهد که دولت و بانک مرکزی با نگاهی باز و واقع بینانه معتقدند که برای پوشش کسری بودجه دلار باید در محدوده ۳۰۰۰ تومان حفظ شود. باید به این نکته توجه داشت که اگر تحریمها برداشته شود و مشکل فروش نفت برطرف شود، پایین آمدن قابل توجه قیمت دلار از محدوده ۳۰۰۰ تومان برای اقتصاد ما مناسب و مفید نیست. قیمت دلار در سالهای اخیر باید با توجه به بالا رفتن نرخ تورم و نقدینگی بهطور طبیعی و همگام با تورم بالا میآمد ولی مشکلات تحریمهای اخیر و بهویژه تحریمهای نفتی باعث شد که قیمت دلار به محدوده منطقیتری از بعد اقتصادی افزایش پیدا کند. در بحث بورس هم فکر میکنم بحث مذاکرات نیویورک، امید به حل و فصل مسائل حوزه بینالمللی، پرونده هستهای و برداشته شدن تحریمها سیگنالهای مثبتی را برای بازار ایجاد کرده و امید به مثبت شدن فضای بازار هرچند آرام آرام فضای رو به رشدی را ایجاد خواهد کرد. به مرور و با مثبتتر شدن فضا، ریسکهای سیستماتیک برای شرکتهای بورسی کاهش مییابد و به این ترتیب P/E بالاتری برای سهام ایجاد میشود. به دنبال پایین آمدن ریسکهای سیستماتیک، وضعیت درآمدی شرکتها بهتر و هزینه حمل محصولات کمتر میشود. در بحث طرحهای توسعهای هم شرکتها، ماشین آلات و مواد اولیه را راحتتر تهیه میکنند. به این ترتیب چشمانداز پیشروی بازار سرمایه در۶ ماه آینده مثبت و خوب ارزیابی میشود. از سوی دیگر جهتگیری تیم اقتصادی دولت در حال حاضر به کنترل تورم و نقدینگی کمک میکند و در این صورت وضعیت بازار سرمایه در برابر بازار رقیب آن یعنی بازار پول بهتر میشود. چشمانداز سال آینده اقتصاد کشور به نحوی است که تورم زیر ۲۰درصدی داشته باشیم و در نتیجه نرخ سود سپردههای بانکی هم باید به همین میزان پایین بیاید و در نتیجه دیگر بانکها نمیتوانند پیشنهادهای جذابی به مشتریان خود برای سودهای سپردهگذاری در بانکها بدهند. در واقع دیگر بانکها نمیتوانند نرخهای سود ۲۰ تا ۲۴درصدی به مشتریانشان بدهند. در نتیجه این اتفاق باز هم P/E بازار سرمایه نسبت به بازار پول بالاتر میشود و بهطور نسبی ریسکهای سیستماتیک هم در بورس کمتر از بازار پول میشود. با این اوصاف با موضعگیری اخیر رییس بانک مرکزی، بحث کاهش نرخ دلار در نتیجه نیویورک و مشکلاتی که این کاهش نرخ میتوانست برای شرکتهای صادرات محور بورسی ایجاد کند، دیگر منتفی است. از سوی دیگر با مناسب اعلام شدن قیمت دلار ۳۰۰۰ تومانی و با توجه به بودجهبندی شرکتهای بورسی بر مبنای ارز مبادلهای باید منتظر افزایش سود آوری در شرکتها در آینده نزدیک باشیم. در بحث سهام پتروشیمیها هم که نگرانی از بابت افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها مطرح بود، با توجه به دیدگاه مثبت تیم اقتصادی دولت در حمایت از تولید، افزایش نرخ خوراک یا منتفی خواهد شدو یا با آن معقولتر برخورد میشود و این اتفاق، اتفاق خوبی برای این شرکتها به حساب میآید. مجموعه این عوامل باعث میشود بازار سرمایه کماکان جذابیت خود را نسبت به دیگر بازارها حفظ کند و در ماههای آینده سود آوری خوبی داشته باشد ولی این به این معنا نیست که رکوردهای یک سال اخیر دوباره در یک سال آتی تکرار شود؛ زیرا رشد یک سال اخیر قیمتها و شاخصها دربورس به دلیل افزایش نرخ دلار و تورم اتفاق افتاده و این رشد بازار اسمی بوده و نه رشد واقعی. در واقع سودی که در یک سال اخیر نصیب اهالی بازار سهام شده جبران افزایش نرخ تورم و کاهش ارزش پول ملی بوده است. ولی اگر در آینده بازار سرمایه، بازده ۳۰درصدی داشته باشیم باید آن را به فال نیک بگیریم و دیگر انتظار سود ۱۵۰درصدی نداشته باشیم؛ زیرا این بازدهدرصدی واقعی ارزش به مراتب بیشتری از آن بازده اسمی ۱۵۰درصدی دارد. در نتیجه بازدهی یک سال اخیر بازار سهام بازدهی با کیفیتی نبوده و تنها جبران افزایش نرخ دلار و تورم و کاهش ارزش پول ملی را کرده است. توصیهای که میتوان برای ۶ ماه یا یک سال آینده به اهالی بازار سرمایه داشت این است که از این به بعد با توجه به تغییر فضای بازار باید با تحلیلهای دقیق و حساب شده اقدام به خریدوفروش سهام شرکتها کنند. در واقع در آینده شاید شاخصهای بورس رشد چندانی نداشته باشند و شاهد رکوردشکنیهای تاریخی نباشیم و اینجا یکسری تک سهمها هستند که با بررسی دقیق بازار و نمادها میتوان آنها را یافت و روی آنها سرمایهگذاری کرد. سهامداران هم میتوانند با تحلیلهای خوب و دقیق اقدام به معاملعه این سهام کنند تا بازدهی خوبی نصیبشان شود. پس اهالی بازار سرمایه نباید انتظار یک سال رویایی مانند یک سال اخیر را در آینده داشته باشند.
منبع: بهار