حسین خزلی خرازی*: بحث بر سر نرخ برابری دلار با ریال این روزها دوباره داغ شده است. در حالی که تحت تاثیر اتفاقات سیاسی، بهای ارزهای اصلی در ایران ریزشی قابل توجه را تجربه کرده است، همه می‌پرسند نرخ دلار چقدر باید باشد. آیا ریزش بیش از این قیمت‌ها به صلاح است و هزاران آیای دیگر.
من جزو آن دسته از فعالان بازار هستم که موافقم قیمت‌ها در بازار تعیین شود. به نظر می رسد اقتصاد درست نخواهد شد مگر آنکه دلار از این که هست گران‌تر باشد.در جنگ قدرت برای کسب سهم از بازار کالا و خدمات در درازمدت راهی جز این وجود ندارد.
با این توضیح باید اشاراتی به وضعیت فعلی داشت.
یک- به دلیل آن‌که قیمت دلار ، به صورت دستوری طی سال‌های اخیر پایین نگه داشته شده است، بروز شوک‌های ناگهانی در اقتصاد غیرقابل کنترل می‌شود.جهش‌ ناگهانی قیمت‌ها ، شوک‌های اقتصادی شدید ایجاد می‌کند و زندگی عادی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. در نیمه سال گذشته قیمت ارز ناگهان سه برابر شد. این در حالی است که اگر سیاست‌ها بر کنترل دستوری قیمت دلار دلالت نداشت این سه برابر شدن قیمت نه در یک هفته بلکه در یک دهه رخ می‌داد و مشکل خاصی نیز در زندگی روزمره مردم ایجاد نمی‌کرد. اگر در دهه آینده هم نرخ دلار دستوری تعیین شود باز هم بروز چنین شوک‌هایی محتمل خواهد بود.
دو – دولت چین برای آنکه بتواند سهم بیشتری از بازار را از آن خود کند با سیاستگذاری‌هایی ارزش پول ملی خود را پایین نگه داشته است. ممکن است این سوال مطرح شود که مگر ما صادر‌کننده هستیم که ارزش پول ملی‌مان را برای افزایش صادرات پایین نگه‌داریم؟ واقعیت این است که ما یک کشور وارد‌کننده‌ایم. اصلا بهتر است ابتدا پاسخ دهیم که چرا ما صادرکننده نشده‌ایم؟ وضعیت اقتصاد ما به صورتی است که از گوشت و مرغ و ذرت و کاغذ دیواری و سنگ‌پا و… همه وارد کشور می‌شوند. این حجم عظیم واردات نشانگر یک واقعیت است.

ارزانی دلار. وقتی دلار ارزان است حتی کالاهایی که مزیت صادراتی دارند مانند کالاهای معدنی و خدمات فنی و مهندسی و نفت و گاز و… نیز قابلیت صادراتی نمی‌یابند. من جزو گروهی هستم که معتقدم ثمرات دلار ۶ هزار تومانی برای اقتصاد ایران بیش از دلار ۳ هزار تومانی است اما باید به این واقعیت توجه داشت که چون ما کشوری وارد‌کننده هستیم، نه صادرکننده، مردم از افزایش قیمت دلار متضرر می‌شوند. باید سیاستگذاری‌ها به سمتی باشد که دلار بر زندگی روزمره مردم تاثیر نگذارد. باید کاری کرد ایران صادرکننده شود نه واردکننده. در این حالت دیگر افزایش نرخ دلار بر زندگی روزمره مردم چه اهمیتی بر جای خواهد گذاشت؟
۳ – یک ذهنیت تاریخی اشتباه در ایران وجود دارد. اینکه باید ارزش پول ملی حفظ شود. ارزش پول ملی چه اهمیتی دارد وقتی در رقابت جهانی سهمی از بازار نداریم و جوان بیکار به وفور در ایران یافت می‌شود. چرخه اقتصاد به کندی می‌چرخد و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد، کالای وارداتی به کشور تلقی می شود؟
۴ – بهتر است نگاهی به دور و برمان بیندازیم. ما سی سال است حریف دوستان افغانی‌مان نشده‌ایم که بازار کار ایران را ترک کنند.جریمه‌های سنگین برای کارفرمایان و… هیچ کدام نتوانست مانع از به کارگیری نیروهای افغانی در بازار کار ایران شود اما در همین یک سالی که قیمت ارز افزایش یافت، وضعیت را بررسی کنید. خودشان در حال رفتن هستند چون ماندن با این نرخ دلار دیگر سودی برایشان ندارد. قبلا ۷۰۰ هزار تومان می‌گرفتند، می‌شد هفتصد دلار حالا هفتصد هزار تومان می‌گیرند، می‌شود ۲۳۳ دلار. پس دیگر برایشان نمی‌ارزد که اینجا بمانند و کار کنند.خوب وقتی این سه چهار میلیون نفر بروند وضعیت بازار اشتغال بهبود خواهد یافت.
۵- از ۱۰ دهک درآمدی در ایران ۲ دهک کارآفرین هستند، ۲ دهک هیچ حمایتی، حتی حمایت تامین اجتماعی و… را ندارند. می‌ماند ۶ دهک دیگر که حقوق‌بگیر هستند و در شرایط فعلی از افزایش نرخ دلار تاثیر منفی می‌گیرند. تاثیر منفی افزایش ناگهانی و شوک‌های اقتصادی بسیار بیشتر از تاثیر رشد ملایم و مدت دار قیمت‌هاست.
۶- باید قبول کرد ما در محاصره اقتصادی و جنگ اقتصادی هستیم.در چنین موقعیتی باز گذاشتن نرخ دلار امکان‌پذیر نیست. زمانی می‌شود تعیین نرخ دلار را به بازار سپرد که واردات و صادرات به راحتی انجام گیرد. وقتی تحریم مشکلاتی را در این عرصه ایجاد کرده است، نمی‌شود به سپردن کار به بازار امیدوار بود.
۷- ریزش قیمتی که در بازار رخ داده است نه در اثر برنامه ریزی‌های اقتصادی و… بلکه تحت تاثیر جو روانی ناشی ار اتفاقاتی است که در عرصه سیاست رخ می‌دهد. به نظر می‌رسد در همین شرایط نیز دلار امکان رسیدن به کمتر از ۲۵۰۰ تومان را نداشته باشد. طبق یک الگوی محاسباتی یعنی محاسبه نرخ تورم جهانی و نرخ تورم ایرانی، دلار باید ۳۲۰۰ تا ۳۳۰۰ تومان باشد اما نرخ دلار در بازار به حدود ۲۹۰۰ تومان رسیده است. طبیعتا با سپری شدن این جو روانی محاسبات اقتصادی و واقعیات این حوزه دوباره شرایط بازار را تعیین خواهد کرد.
۸- می‌پرسند اعلام نظر مقامات دولتی در مورد قیمت دلار کار درستی است؟ نمی‌توان به این سوال مشخصا جواب داد اما می‌شود رویه روسای کل بانک مرکزی جهان را بررسی کرد. روسای بانک‌های مرکزی در جهان بیشتر سالی یک یا دو بار، هماهنگ شده و دقیق صحبت می‌کنند.غالبا از طرف بانک مرکزی برای اعلام نظر در حوزه‌ای خاص اطلاعیه می‌دهند. رویه مرحوم نوربخش در ایران هم همین بود.حساسیت فوق‌العاده سخنرانی مقاماتی از این دست طبیعتا باید مانع از آن شود که با اعلام نظری خاص،بازارها را تحت تاثیر آنی قرار دهند.
*کارگزار بورس

منبع: قانون


لینک کوتاه : http://poolpress.ir/?p=15618
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)

نرخ دلار باید چقدر باشد؟
نرخ دلار باید چقدر باشد؟
نرخ دلار باید چقدر باشد؟
نرخ دلار باید چقدر باشد؟
نرخ دلار باید چقدر باشد؟
نرخ دلار باید چقدر باشد؟