مریم عربی*: پول نقد میتواند اعتیادزا باشد. زمانی که بانکداران و سرمایهگذاران در میان انبوه نقدینگی گرفتار میشوند، بیرون کشیدن آنها درست همانند آن است که بخواهیم فردی را که روزی دو پاکت سیگار میکشد، ترک بدهیم.
این همان چیزی است که به نظر میرسد اکنون در اقتصاد جهانی در حال وقوع است. به نظر میرسد بانک مرکزی آمریکا بعد از پنج سال بخشندگی و دست و دلبازی بالاخره تصمیم گرفته است که برنامههای تشویقی غیرمتعارف خود را کنار بگذارد؛ برنامههایی که دنیا را با سیل خروشانی از دلار لبریز کرده است. در نتیجه این تصمیم، بازارهای مالی دنیا خود را برای رویارویی با ناآرامیها و تحمل ناملایمات ناشی از دور کردن معتادین نیکوتین از سیگارهای محبوب خود آماده کردهاند.
اثبات این مساله را میتوان در التهاب و اغتشاش موجود در بازارهای سرمایه و بورس سهام و ارز کشورهای مختلف در روزهای اخیر مشاهده کرد. هفته گذشته، سرمایهگذاران جهانی در انتظار آن بودند که بن برنانکی رییس بانک مرکزی آمریکا به صورت رسمی اعلام کند برنامههای تسهیلی و حمایتی خود را کاهش خواهد داد؛ برنامههایی که براساس آنها بانک مرکزی آمریکا ماهانه ۸۵ بیلیون دلار اوراق بهادار را برای حمایت از توسعه خریداری میکند. با این حال، برنانکی با اشاره به عدم اطمینان به توانایی ایالات متحده برای بهبود اوضاع اقتصادی خود، در یک حرکت غافلگیرکننده به این مساله هیچگونه اشارهای نکرد.
برنانکی در یک کنفرانس خبری گفت: «ما میخواهیم اطمینان پیدا کنیم که اقتصاد ما از حمایتهای کافی برخوردار است. تا زمانی که مطمئن نشویم که اقتصاد ما آنطور که مورد نظر ماست، در حال توسعه و رشد است، هیچ اقدامی را صورت نخواهیم داد.»
برخی از کارشناسان گمان میکردند که این اظهارنظر برنانکی، سرمایهگذاران را نگران خواهد کرد؛ زیرا صرفنظر از مسائل موجود، ایالات متحده بزرگترین اقتصاد دنیاست و هر چیز که حاکی از آن باشد که روند بهبودی اقتصاد آمریکا ممکن است مجددا با مشکل مواجه شود، برای بازارهای سرمایه سایر نقاط دنیا، مخرب است. اما اینبار این اتفاق نیفتاد. بازارهای سرمایه در اقصانقاط دنیا بسیار بلندپرواز هستند و به شدت به این حمایتها وابستگی دارند. حتی بازارهای نوظهوری نظیر هند و اندونزی نیز که با پیشبینی کاهش سیاستهای حمایتی و تشویقی بانک مرکزی آمریکا دچار آسیب شده بودند، با شنیدن این اظهارنظرها با قوت هرچه تمامتر دوباره جان گرفتند.
چنین واکنشی حاکی از آن است که سرمایهگذاران بیش از آنکه نگران اصول و موارد بنیادین باشند، نگران نقدینگی خود هستند. آنها مانند معتادان موادمخدر با خوشحالی از بستههای پیشنهادی جدید استقبال کردند بدون آنکه به معنای واقعی این رویکرد فکر کنند و از عواقب آن بترسند. این مساله قابل درک است. از زمان ورشکستگی شرکت برادران لمان در سال ۲۰۰۸، بانکداران، مدیران شرکتها و سرمایهگذاران به فعالیت در نوعی از اقتصاد جهانی که در آن پول، ارزان و قابل دسترسی است، خوگرفتهاند. بانکهای مرکزی در کشورهای توسعهیافته نرخ بهره خود را به شدت پایین نگه داشتهاند تا از اقتصادهای ضعیف و دچار تنش حمایت کنند. نرخ بهره در ایالات متحده و ژاپن حدودا نزدیک به صفر است.
برنانکی در ماه مه تلاش کرد تا با اعلام مواضع خود درباره کاهش سیاستهای تسهیلاتی و تشویقی، یک عقبنشینی صلحآمیز را سازماندهی کند؛ اما به خاطر شرایط اقتصادی آمریکا، موفق به انجام این کار نشد. در نتیجه این اظهارنظر، سرمایهگذاران از بازارهای نوظهور واقع در افریقای جنوبی تا برزیل فراری شدند، پول نقد خود را از بازارهای سرمایه بیرون کشیدند و این بازارها را با سردرگمی و آشفتگی مواجه کردند.
تصمیم اخیر بانک مرکزی آمریکا مبنی بر به تعویق انداختن قطع برنامههای حمایتی، فقط انقلابی را که در شرف وقوع است، کمی به تعویق انداخت. کارشناسان معتقد هستند که این تصمیم ممکن است به اقتصادهای نوظهور دچار بحران اندکی زمان برای تنفس و تجدید قوا بدهد؛ اما دیر یا زود همه این معتادان باید با این حقیقت مواجه شوند که ناچار به ترک هستند.
منبع: تایم