عباس هشی*: وظیفه اصلی بانک مرکزی حفظ ارزش پول ملی است. وقتی در غرب درآمد نفتی وجود دارد، اقتصاد قوی است و عرضه و تقاضا بر بازار حاکم است، میگویند اقتصاد مردمی است و در این اقتصاد مردمی سیاستها به گونهای است که ارزش پول ملی حفظ شده و پایین نیاید. اقتصاد مردمی در غرب با نظارت و سیاست بانک مرکزی، سیاستهای پولی و نظارتی برای تمامی بانکها در راستای کنترل تورم اعمال میشود و پول ملی اهمیت ویژهای دارد و ارزشمند است. اما در ایران اقتصاد به هیچوجه مردمی نیست؛ زیرا درآمدها وابستگی شدیدی به نفت دارد. از سوی دیگر چیزی به نام مالیات در ایران داریم که با مالیات کشورهای غربی متفاوت است و هیچوقت قانون جامع مالیات نداشتهایم. در اینجا چشم دولت همواره به فعالیتهای اقتصادی مردم دوخته شده تا بتواند بابت این فعالیتها مالیات بگیرد و برای خودش درآمدزایی کند، به جای اینکه از آنها حمایت کند. برای مثال میتوان به بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ در آمریکا اشاره کرد که در آن زمان بازارهای مالی آمریکا سقوط کرده و ورشکسته شدند. ولی بانک مرکزی آمریکا چنان بابرنامه، هوشمند و باتدبیر ظاهر شد که توانست ارزش پول ملی آمریکا را حفظ کند و نگذارد از این ارزش کاسته شود. امروز میبینیم در مقایسه با سال ۲۰۰۸ ارزش دلار در بازارهای جهانی تغییر قابل توجهی نکرده و ارزش خود را حفظ کرده است. اما در کشور ما امروز ارزش پول ملی نسبت به پنج سال گذشته تغییر زیادی کرده است. یکی از مهمترین علل این اتفاق این بوده که بانک مرکزی خارج از وظایف قانونیاش عمل کرده و به فروش سکه و ارز پرداخته است.
در سالهای اخیر بانک مرکزی ایران خودش نرخهای مختلفی را به وجود آورده، هرچند با وجود تحریمها چارهای جز این نداشته است. این منطقی به نظر میرسد که در شرایط تحریم، از بیرون فشار قابل توجهی بر اقتصاد کشور وارد شود و منجر به چندنرخی شدن پولهای خارجی و کاهش ارزش پول ملی شود. در این میان ناکارآمدی اقتصادی دلیل مهمی است که مهمترین علت آن عدم استقلال بانک مرکزی است. این عدم استقلال سبب شده ارزها چندنرخی شوند. در گذشته و در دوران دولتهای مختلف بارها این اتفاق افتاده و تکرار شده که دولت از مابهالتفاوت نرخ ارز آزاد و دولتی به عنوان یک منبع درآمد برای جبران کسری بودجه استفاده کرده است. در واقع تا پایان سال تمام کسری بودجهها را دولتها از محل اختلاف نرخ ارز مرتفع کردهاند. از یادمان نرفته که در دولت دهم وقتی رییس بانک مرکزی به خاطر کاهش ارزش پول ملی تحت فشار قرار میگرفت، میگفت من فقط با فرمان رهبری یا دستور رییسجمهوری استعفا میدهم و خود را تنها پاسخگو به رییسجمهوری معرفی میکرد و اصلا نیازی به پاسخگویی به مردم در خود نمیدید.
حالا امروز دولت تغییر کرده و به رای مردم دولت تدبیر و امید آمده تا پاسخگوی مطالبات مردم باشد و مشکلات آنها را برطرف کند. دولت یازدهم برای سر و سامان دادن به نابسامانیهای اقتصادی و جبران کاهش ارزش پول ملی روی کار آمده است و باید ارزش پول ملی را احیا کند؛ زیرا در سالهای اخیر ارزش پول ملی به میزان زیادی پایین آمده و نابود شده و باید از آن به عنوان زندهیاد پول ملی یاد کنیم. مهمترین گام در راستای افزایش ارزش پول ملی باید این باشد که رییس بانک مرکزی مستقل عمل کند و زیر دست دولت نباشد. رییسجمهور، وزرا، نهادها و نمایندگان مجلس باید به استقلال بانکمرکزی تن بدهند تا بتوان وضع نگرانکننده کنونی را سروسامان داد. مدیران ارشد بانک مرکزی هم باید مستقل فکر کنند و به هیچکس بدهی نداشته باشند. به زبان سادهتر یعنی مدیران بانک مرکزی نباید وامدار کسی باشند و نباید شیرینی کسی را خورده باشند تا بتوانند مستقل عمل کنند.
اقتصاد نفتی ما امروز دلاریزه شده و در این شرایط رییس کل بانک مرکزی و وزرای دولت و نمایندگان مجلس نباید از ارزانی ارز و دلار سخنی به میان بیاورند. خدا به آقای روحانی خیر دهد که تاکنون درباره ارزانی دلار سخنی نگفته است. ولی متاسفانه بعضی از اعضای کابینه اقتصادی در اینباره اظهارنظر میکنند. امروز کسی دیگر نمیگوید هر ریال معادل چند دلار یا یورو است. در کشورهای توسعهیافته و پیشرفته جهان در آمریکا، اروپا و آسیا کسی نمیگوید پول ملی ما معادل فلان قدر دلار یا یورو است. آقایان گفته بودند قیمت ۳۲۰۰ تومانی برای دلار مناسب است. حالا چند روز پس از این اظهارنظرها رییس بانک مرکزی از کف قیمت بودن دلار ۲۹۰۰-۲۸۰۰ تومانی و منطقی بودن این قیمت میگوید. به ملانصرالدین گفتند مرکز دنیا کجا است؟ میخ را بر زمین کوبید و گفت: همین جا. بالاخره کف قیمت دلار ۳۲۰۰ تومان است یا ۲۹۰۰ تومان؟ کف قیمت واقعی و مناسب که یکیدوهفتهای تغییر نمیکند. آقای سیف یک ترازنامه دارد و براساس آن نمیتواند چنین اظهارنظری کند. با توجه به شناختی که بنده از آقای سیف دارم، انتساب چنین صحبتی را که خبرگزاریها به نقل از او درباره منطقی نبودن تداوم کاهش قیمت دلار و کف قیمت و منطقی بودن دلار ۲۹۰۰ تومانی مخابره کردند، اصلا باور ندارم. آقای روحانی و دولت تدبیر و امید، تعهد خود در برابر مردم را بهبود وضع معیشتی مردم، برطرف کردن مشکلات اقتصادی ناشی از گرانی و تورم و حفظ ارزش پول ملی اعلام کرده است. ولی متاسفانه رییس کل بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و معاون اول رییسجمهوری تاکنون از بلایی که بر سر ارزش پول ملی آمده، هیچ نگفتهاند و این طور که میگویند یکی از آنها دیروز گفته که قیمت ۲۹۰۰ تومانی دلار کف قیمت و منطقی است اما دیگری از مناسب بودن دلار ۳۲۰۰ تومانی در حدود دو هفته پیش گفته بود. در هیچ جای دنیا رییس بانک مرکزی و معاون اول رییسجمهوری درباره اینگونه مسائل اظهارنظر نمیکنند و این اظهارنظرها تاریخی به حساب میآید.
افت دلار در روزهای اخیر ناشی از شوک مذاکرات نیویورک است که میتواند منجر به برداشتن و لغو تحریمها شود. در برابر لغو تحریمها دو مانع وجود دارد. اول، اسراییل که حکم دشمن دانا را برای ما دارد و طبیعتا و بنا بر مصلحت خود، برداشتن تحریمها را به ضرر خود میبیند. و دوم، دوستان نادان که در داخل کشور هستند و از راه فساد اقتصادی، سودهای کلان به جیب میزنند و مسلما ضرر این دسته دوم بیشتر از دسته اول است. اگر در نیویورک آقای روحانی با رییسجمهوری آمریکا دیدار کند، دست دهد، خوش و بش یا صحبت کند، بهطور حتم شاهد افزایش شوک و کاهش قیمت دلار میشود و به دنبال آن تحریمها و ارزش پول ملی هم تحتتاثیر قرار میگیرند. این رفتار کاهشی در بازار ارز و طلا اگر هیجانی هم باشد، تاثیرگذار است و در وهله اول مردم عادی را دچار هیجان میکند. گرانی این روزهای بازار کالاهای مختلف، وضع نابسامان معیشت اقتصادی و نرخ تورم بالا، بارش تنها روی دوش مردم است. با توجه به اینکه آقای سریعالقلم که مشاور رییسجمهوری است، خود گفته بود که ما در ابتدا اصلا انتظار نداشتیم آقای روحانی رییسجمهوری شوند و مردم آمدند و سرنوشت انتخابات را عوض کردند؛ زیرا مردم از وضع موجود خسته شده بودند، باید گفت همواره مردم با خسته شدن از سیاستها و اقدامات دولتهای قبلی به دولتهای جدید با سیاستهای جدید رای میدهند. پس میتوان این طور گفت که مردم از قانونگریزیهای دولت و گرفتن استقلال بانک مرکزی و دادن اختیار آن به رییسجمهوری و دولت خسته شدهاند و خواهان تغییر در اینها هستند. در پایان باید گفت روسای بانک مرکزی از دهه ۶۰ تاکنون همگی به مردم بدهکارند؛ زیرا برای کاهش ارزش پول ملی با هم مسابقه دادهاند و دلار همواره با گذر زمان و تغییر دولتها گرانتر از قبل شده است.
منبع: بهار