پول پرس: نخستین بار که ایده تاسیس بانکی ویژه فرهنگیان مطرح شد در اوج جنگ تحمیلی و در سال ۱۳۶۶ بود. همان زمان عدهای اعتقاد داشتند که برای تقویت بنیه مالی و ایجاد رفاه برای فرهنگیان و حفظ جایگاه آنها به ویژه پس از بازنشستگی، باید نهادی اقتصادی پشتوانه این وزارتخانه باشد. همین ایده سرانجام در سال ۱۳۷۳ به بار نشست و صندوق ذخیره فرهنگیان تاسیس شد. تاسیس شد، بودجه گرفت، فرهنگیان بعضا اجبارا عضوش شدند. اما بعد از گذشت ۱۹ سال به جرات میتوان گفت این نهاد جایی در اقتصاد کشور ندارد.
صندوق ذخیره فرهنگیان در مقاطعی سودهای خوبی تقسیم کرد. خودرو اقساطی به فرهنگیان داد. بانک زد و شرکت بیمه خرید اما پس از حدود دو دهه فعالیت در کشور جایگاهش در سیستم سرمایه گذاری آن چنان که اوایل انتظار می رفت نیست.
سهامداران صندوق ذخیره فرهنگیان کارکنان رسمی و پیمانی آموزش و پرورش، دانشجویان متعهد خدمت دبیری دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، تمام مؤسسان و پرسنل مدارس غیر انتفاعی و دانشآموزان اعلام میشوند. اما آنچه ما دیدهایم ایناست که گروهی مدیر دولتی، با فرهنگ دولتی و پول وسرمایه قشر فرهنگی وارد عرصه اقتصادی شدهاند و نتوانسته اند به انتظارات به حق فرهنگیان پاسخ دهند.
مصداق عینی این مدعا بانک سرمایه است. بانکی که به عنوان هفتمین بانک خصوصی کشور از سال ۱۳۸۴ فعالیت خود را آغازکرده است، در سال ۱۳۹۲، رکورددار مطالبات معوق وسررسید گذشته در میان بانکهای خصوصی کشور است و بر اساس آمارهای رسمی که مرداد ماه ۹۲ اعلام شد، تا اردیبهشت ۹۲ بالغ بر ۱۲ هزار و ۹۰۰ میلیارد ریال مطالبات معوق، سررسید گذشته و مشکوکالوصول دارد که در این شاخص یکی از رکوردداران بانکهای خصوصی است. نسبت مطالبات غیرجاری به تسهیلات اعطایی در بانک سرمایه نیز از ۳۴ درصد در اردیبهشت ۹۱ به ۲۷.۷ درصد در اردیبهشت ۹۲ رسیده است.
بانک سرمایه در طول مدت فعالیت خود تنها دو دوره در نظام پولی و بانکی کشور جایگاه داشت: نخست با آمدن سیدبهاءالدین حسینی هاشمی و دوم خرید سهام بانک توسط شرکتهای مرتبط با شهرداری تهران.
حسینی هاشمی تلاش بسیاری کرد. اما نتوانست با هیاتمدیره وسهامداران بانک مدارا کند و از بانک سرمایه خارج شد.
به فاصله اندکی پس از آن، محمدباقر قالیباف شهردار تهران توانست از بانک مرکزی مجوز موسسه اعتباری و سپس بانک شهر را بگیرد و برهمین اساس دیگر حضور در بانک سرمایه توجیهی برایش نداشت.
آنهایی که کاری بلد بودند رفتند و “سرمایه” ماند و سهامدار ارشدی که ۱۰ سال در پی مجوز بانک بود اما مدیرانش “بیزینس پلن” درستی نداشتند و در شرایطی که بازار بانکی کشور در حال رشد بود، آنها مرتب درجا زدند.
حال در نهایت تعجب علیاصغر فانی سرپرست وزارت آموزش و پرورش با ایسنا مصاحبه میکند و اعلام میکند “تاسیس بانک فرهنگیان یک ضرورت اجتنابناپذیر است چرا که این بانک میتواند سرمایهگذاریهای بسیاری در ارتباط با آموزش و پرورش انجام دهد!”
فانی که میگوید بیمه فرهنگیان نیز باید تاسیس شود، اعتقاد دارد، پولهای هنگفتی توسط وزارت آموزشوپرورش برای بیمههای دانشآموزی، کارمندی و موارد دیگر پرداخت میشود که این بانک یا صندوق ذخیره میتواند پول آموزش و پرورش و فرهنگیان را در اختیار گرفته و چرخش آن میتواند برای فرهنگیان درآمد زیادی داشته باشد.
اینکه سرپرست جدید اموزشوپرورش از فرهنگیان باسابقه است، جای شک ندارد. اما خیلی عجیب است اگر ایشان از وجود صندوق ذخیره فرهنگیان، بانک سرمایه، بیمه معلم ( که گفته میشد قرار است خدمات متنوع وارزانی به فرهنگیان بدهد. اما هنوز هم واحدهای رفاهی وزارتخانه به فرهنگیان شاغل و بازنشسته از بیمه ایران بیمهنامه میفروشند!) و دهها شرکت کوچک وبزرگ دیگر خبر نداشته باشد.
آیا علیاصغر فانی نمیداند رییس هیات امنای صندوق ذخیره است؟
آیا وی از داراییهای صندوق ذخیره فرهنگیان بیاطلاع است؟
آیا نمیتواند مسئولان گذشته و فعلی صندوق و بانک و بیمه را بابت عملکردشان بازخواست کند؟
نگارنده امیدوار است خبر اعلام شده از سوی سرپرست وزارت آموزش و پرورش دولت تدبیر وامید تنها سوء برداشت یا اشتباه خبرنگار خبرگزاری ایسنا بوده باشد. درغیر اینصورت اینگونه به نظر میرسد که از تدبیرهایی که حسن روحانی وعده اش را داده، هنوز بهرهای به وزارت آموزش و پرورش نرسیده است..
انتهای پیام
ازجمله مرحمتیهای صندوق ذخیره به بانک سرمایه همین ساختمون مرکزیش کفایت میکنه. اینقدر بد ساخته که یه بار یه طرحی بود که ساختمان ۷-۸ سال ساخت تخریب بشه و از نو ساخته بشه