علی طالب زاده*: شکل گیری نهادهای مالی با حمایت مالی و پول های سایه نهادها اکنون وضعیت شبکه بانکی کشور و بازار پولی را دچار دگردیسی شدیدی کرده و بیم آن است که در آینده این پول های سایه و ساکت بازهم تنش آفرینی کنند.
تصور کنید که شما بانکدار هستید و در شرایط سختی به لحاظ کسب منابع جدید و جذب سپرده مواجه هستید.این موضوع می تواند به خاطر بحران اقتصادی،فرار سرمایه،تورم بالا و بازارهای پرسودتر غیر از بانک اتفاق بیفتد.
با این وقوع این حالت شما که بانکدار هستید توان وام دهی ندارید و سعی خواهید که هزینه های خود را از طریق صرفه جویی در منابع انسانی و غیره کاهش دهید.این وضعیت شما را کم کم در موقعیت ضعف قرار داده و چاره ای جز کشف راههای جدید جذب پول و نخواهید داشت.
برای این کار موسسات و گروههای مالی شبیه بانک و موسسه مالی هستند اما در باطن نه شعبه ای دارند و نه تحت مقررات خاصی کار می کنند.این موسسات و گروههای پرنفوذ مالی با بدست آوردن ثروت های کلان از روش های مختلف بویژه واردات و ساخت و ساز حالا دیگر به شکل کارتل های مالی درآمده اند و با پول های درسایه و ساکت خود کم کم به بدنه اصلی شبکه بانکی کشور رسوخ کرده و خواهند کرد.
در طی دولت نهم و بویژه دهم این چنین موسسات و گروههای مالی بیشتر نمود پیدا کردند و بیش از پیش نیز شاهد پول های سایه و ساکت بودیم.پول های ساکتی که پس از رسوخ در بدنه بانکها سر و صدای بسیاری کردند.
نمونه این قضیه را می توان در شکل گیری بانک تات سابق و آینده فعلی ویا اریا که مجوز ان لغو شد ؛ دید.بانک تات با سرمایه شخصی و پول های کلانی شکل گرفت که گروه و یا فرد دارنده ثروت هیچ فعلیتی در شبکه بانکی نداشت و تنها به بهانه داشتن پول های سایه توانست به راحتی وارد شبکه بانکی کشور شود.
نمونه این موضوع اکنون نیز وجود دارد.پول های سایه و ساکت گروه و افرادی وارد موسسات اعتباری و بانکی شده و بانکها و موسسات به دلیل نداشتن منابع کلان و ارزان تر زیر بیرق این پول ها رفته اند.
روند شکل گیری این موضوع حتی در مقیاس های کلان نیز کاملا مشهود است.شکل گیری نهادهای مالی با حمایت مالی و پول های سایه نهادها اکنون وضعیت شبکه بانکی کشور و بازار پولی را دچار دگردیسی شدیدی کرده و بیم آن است که در آینده این پول های سایه و ساکت بازهم تنش آفرینی کنند.
متاسفانه به دلیل نبود نظارت جدی و قاطع این پول ها به راحتی در بازارهای حساسی چون مسکن،واردات و امور خدمات و بازرگانی رخ نشان داده و در این بازارها گاها انحصار،تشدید تورم و گرانی به واسطه همین پول ها شکل گرفته است.
شاید بتوان پول های سایه و ساکت با پشتوانه فردی و گروهی را با نظام بانکداری سایه در دنیا مقایسه کرد.این بانکداری تا حدودی شبیه همین وضعیت پولی ایران است که اکنون رواج دارد. اصطلاح سیستم بانکداری سایه به Paul McCulley از شرکت Pacific Investment Management Company نسبت داده میشود که در سمپوزیوم اقتصادی بانک فدارال رزرو کانزاسسیتی در سال ۲۰۰۷ آن را بهعنوان الفبای سرمایهگذاری، وسیله، کانال و ساختارهای غیربانکی توصیف کرد. در اواخر سال ۲۰۱۱ حجم معاملاتی سیستمهای بانکداری سایه جهانی به حدود ۶۰ تریلیون دلار رسید. در نوامبر ۲۰۱۲، بلومبرگ این حجم را مبلغ ۶۷ تریلیون دلار را گزارش داد.
بانکداری سایه مجموعهای از واسطههای مالی غیربانکی نظیر صندوقهای سرمایهگذاری، بازارهای سهام و رسانههای سرمایهگذاری سازمان یافته است که به بانکهای سنتی ارایه خدمت میکند. فعالیتهای هستهای بانکهای سرمایهگذاری منوط به مقررات و نظارت بانک مرکزی و دیگر نهادهای دولتی است اما بهطور معمول بانکهای سرمایهگذاری بسیاری از معاملات خود را بهصورت مرسوم در ترازنامه حسابداری انجام نمیدهند بنابراین این امور برای قانونگذاران و سرمایهگذاران قابل مشاهده نیست. بانکهای سرمایهگذاری ممکن است کسبوکار خود را تحت سیستم بانکداری سایه اداره کنند.
از آنجاییکه بانکهای سایه سپرده نمیپذیرند مشمول قوانین کمتری نسبت به بانکهای سنتی هستند. بنابراین با نفوذ بیشتر نسبت به رقبای اصلی خود میتوانند کارمزدهای حاصل از سرمایهگذاریها را افزایش دهند که این خود منجر به افزایش ریسک در سیستم مالی میشود.
اگر رواج پول های با منشا دلالی که اکنون در شبکه بانکی و بازار پولی کشور که با هدف تسلط به نفع برخی افراد و گروهها در بازار پولی عرضه می شوند،کنترل نشود می توان بروز بحرانی که بانکداری سایه در کشورهای غربی و اروپایی پدید آورد را در آینده محتمل دانست.
بانکهای سایه نیز میتوانند بهطور غیرمستقیم باعث ایجاد ریسک سیستماتیک شوند زیرا آنها به سیستم بانکداری سنتی از طریق زنجیره واسطه اعتباری متصل هستند. از آن جاییکه سرمایههای بانکهای سایه مانند بانکهای اصلی مشمول بیمه نیست این امر میتواند مشکلاتی برای این بانکها در بر داشته باشد.
انتهای پیام