حمیدرضا آریان پور*: اقتصاد جهان در حال سرعت گرفتن است اما تنها در امریکا به نظر میرسد که این رشد پایدار باشد. این چکیده مقاله «جهش شکننده» در بخش رهبران آخرین نسخه چاپی اکونومیست است که برگردان آن را در پی میخوانید.
روزهای سگی ماه آگوست اغلب برای اقتصاد جهان دردسرساز بودهاند. در سال ۲۰۱۱ سیاستمداران امریکا درگیر موضوع بدهی بودند و یورو به سوی فروپاشی میرفت. تابستان ۲۰۱۲ هم بار دیگر دلنگرانی برای یورو و شواهد ناامیدکنندهیی از توقف اقتصادهای نوظهور را به همراه آورده است. اما تاکنون در این فصل اخبار خوب بر اخبار بد غلبه کردهاند.
منطقه یورو پس از یک سال و نیم رکود شروع به رشد کرده و تولید ناخالص آن در سه ماهه دوم افزایش یافته است. احیای اقتصاد بریتانیا سرعت گرفته و شواهد دال بر آن است که تولید ناخالص ملی امریکا در سه ماهه دوم سریعتر از تخمین اولیه رشد کرده است. خردهفروشی سالم، افزایش سفارشات تولید و کاهش بیکاری همه نشاندهنده آن هستند که رشد امریکا میتواند به ۵/۲ درصد برسد. در چین شاخصهای عمده ماهانه، از تجارت تا برونداد صنعتی، در ماه جولای بهبود یافته و هراس از سقوط دومین اقتصاد بزرگ جهان را کاهش دادهاند و گرچه رشد تولید ناخالص ملی سه ماهه دوم ژاپن مانند ابتدای سال نبوده اما هنوز هم برای یک اقتصاد مشکلدار تاثیرگذار است.
آیا این اخبار خوب نشانه آغاز جهشی گستردهاند؟ دلایلی برای خوشبینی هست اما دو دلیل عمده هم برای هشدار وجود دارد. نخست اینکه نه در اروپا و نه در ژاپن شرایط اقتصاد خرد نشانهیی از احیای سریع و ماندگار ندارند. دوم اینکه گرچه چین از سقوط سخت جلوگیری خواهد کرد اما نتیجه، احیایی شکننده است که بهشدت بر امریکا اثرگذار خواهد بود.
با سیاستهای اقتصاد کلان شروع کنیم. محرکهای مالی و پولی شینزو آبه در ژاپن اقتصاد انقباضی را حیات دوباره بخشیده است. در منطقه یورو ریاضت شدید منع شده و سرعت کاهش بودجه افت داشته است. حتی نخست وزیر بریتانیا هم انعطافپذیرتر شده و سیاست مالی امریکا همچنان پول را به خارج از اقتصاد میکشاند. اما خطر اصلی پشت سر گذاشته شده: کاهش بودجه و افزایش مالیات کمتر از ابتدای سال رشد را از بین میبرند. همچنین سیاست پولی قابل پیشبینیتر شده است. اقتصاد کلان بهتر گامی به پیش است اما بیاثر خواهد شد مگر اینکه بخش مسکن هزینه و کارخانجات سرمایهگذاری کنند. این شرایط در امریکا موجود است، جایی که احیای بحران مالی در حال اجرا اما ناتمام است. پس از اصلاحات، احیای بخش مسکن بر پایه بنیانهای محکم قرار گرفته و بدهی مصرف کننده سقوط کرده است. بانکها مشتاق وامدهیاند. به اینها افزایش ذخایر گازی رسی را هم بیفزایید تا بتوانید احیایی نیرومند را تصور کنید.
اما در دیگر کشورها اخبار خوب کمتری هست. منطقه یورو در پاکسازی بانکها شکست خورده است. عدم اطمینان به سرعت تشکیل اتحادیه بانکی به خلق بازار اعتباری ناکارآمد کمک کرده است. احیای بریتانیا ممکن است ناکام شود چراکه شرکتها سرمایهگذاری اندکی انجام میدهند. مشکل اصلی ژاپن شکاف بین اقتصاد کلان شینزوآبه و تلاش برای تغییر قواعد است. اوضاع چین پیچیدهتر است. آمار و ارقام ماه جولای نشان میدهد که چین در حال سقوط به رکود نیست اما انتظار کمی برای رشد سریعتر وجود دارد چرا که چین میان دو گذار دشوار از اقتصاد بر پایه سرمایهگذاری به اقتصاد بر پایه مصرف و از اقتصاد خوگرفته با افزایش سریع اعتبار به اقتصاد خودکفاتر است.
اینها همه ایالات متحده را موتور رشد جهان میسازد، چیزی که به خودی خود بد نیست. اقتصاد جهان بارها به نیروی امریکا تکیه کرده اما احیای گسترده، نیرومندتر و مطمئنتر خواهد بود.
سیاستگذاران به جای در انتظار اخبار خوب نشستن باید هوشمندانه بر تلاش خود بیفزایند.
* اعتماد
انتهای پیام