عضو هیات علمی دانشگاه علامه میگوید: بانکمرکزی، بانک دولت است و دولت مهمترین عرضهکننده ارز خارجی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبارپول، بیثباتی اقتصادی در چند سال گذشته سبب شده تا وضعیت تولید شکننده شود و در مقابل همه توجهها به جای حمایت از این بخش مهم و زیرساختی، به بازار ارز و طلا معطوف بوده؛ بازاری که نوسان قیمتها در آن زیاد است و همچنان روی آرامش را به خود ندیده است.
در ماههای اخیر شاهد سیر صعودی قیمت انواع کالا و خدمات بودهایم و در این میان، ارز و به ویژه دلار و همچنین سکه و طلا، گوی سبقت را از سایر رقبا ربودهاند و همچنان پیشتاز بیثباتی قیمت هستند؛ به طوری که هر ساعت نرخ جدید برای آنها اعلام میشود. در این میان، دولت با اعلام و اجرای سیاستهای ارزی جدید، به دنبال این بوده که از میزان تمایل مردم برای خرید سکه و ارز بکاهد.
محمدقلی یوسفی، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی درباره سیاستهای جدید ارزی دولت و بانکمرکزی در پاسخ به این سوال که سیاستهای ارزی جدید چه تاثیری در بازار خواهد داشت؟ به خبرآنلاین میگوید: بارها گفتهام که مشکلات اقتصادی ظرف ۴۰ سال پیش آمده و نه به وسیله بانکمرکزی بهتنهایی بهوجود آمده و نه بانکمرکزی بهتنهایی قادر به حل و اصلاح این موارد است.
وی میافزاید: آنچه بانکمرکزی در اختیار دارد، شامل سیاستهایی است که به طور کامل مستقل از سایر دستگاهها نمیتواند آنها را پیاده کند، بلکه باید با بقیه ارگانها و دستگاهها هماهنگی داشته باشد. به طور کلی مشکلات اقتصادی ایران بسیار عمیقتر از آنچه به نظر میرسد، هست و به سادگی نمیشود این موارد را برطرف کرد.
عرضهکننده اصلی ارز کیست؟
این کارشناس اقتصادی تاکید میکند: به هرحال بانکمرکزی، بانک دولت است و دولت مهمترین عرضهکننده ارز خارجی است و هم صادرات نفت و صادرات غیرنفتی را در اختیار دارد و بخش اعظم صادرات غیرنفتی و پتروشیمیها، فلزات اساسی و مشتقات نفتی و گازی و… در اختیار دولت است، بنابراین دولت به عنوان عرضهکننده اصلی ارز محسوب میشود.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: آنچه تحت عنوان سبد ارزی و یا بازار ثانویه از آن نام برده میشود، در حقیقت بازار نیست، بلکه یک نوع سیاست است که در علم اقتصاد به آن تعویض قیمت گفته میشود و در اختیار دولت است و دولت این کالایی که دارد (که در اینجا دلار است) با هر قیمتی که میخواهد عرضه کند.
یوسفی تصریح میکند: وقتی صحبت از بازار میشود، منظور بازار آزاد و خصوصی مدنظر است، ولی در ایران چنین چیزی مصداق پیدا نمیکند، بنابراین نمیتوانیم بگوییم بازار تعیینکننده است.
آرامش به بازار باز میگردد؟
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این پرسش که دولت به عنوان مجری و عرضه کننده ارز آیا با روشهایی که اکنون اجرایی کرده و یا ممکن است اجرا کند، میتواند آرامش را به بازار بازگرداند؟ بیان میکند: اگر کسی مبتلا به بیماری باشد و نتواند خود را علاج کند، یک پرستار چه کاری برای این بیمار میتواند انجام دهد؟ اقتصاد ایران در ۴۰ سال گذشته متاسفانه با بیماریهای زیادی مواجه بوده و این مشکلات بر روی هم انباشته شدهاند و طبیعی است که در چنین شرایطی بانکمرکزی نمیتواند همه مشکلات را حل کند.
یوسفی میافزاید: مساله اساسی این است که در ۴دهه گذشته متاسفانه گروهی تحت عنوان سیاستهای دلالی و به اعتقاد بنده، سبب حاکم شدن سیاست دلالیزم در کشور شدهاند؛ اقتصاد ما در اصل اقتصاد دلالی است و گروهی دلال تمام تصمیمات را میگیرند که در این شرایط تولید قربانی میشود و وابستگی به واردات ادامه مییابد و بعد هم نیاز به واردات وجود دارد که سبب بالا رفتن تقاضا برای ارز میشود، بنابراین این مشکلات باعث میشود به هر حال یک جایی این بیماری خود را نشان دهد. بیتوجهی به بخشهای تولیدی، وابستگی به واردات و سیاستهایی مبتنی بر دلالی هر کشوری را به زانو درمیآورد.
وی میگوید: خداوند با در اختیار گذاشتن نفت به ما لطف کرده تا با فروش آن و تبدیل به کالا کرده و مصرف کنیم، اما واقعیت این است که بدون اطلاح ساختار، بدون حذف قدرتهای موازی، بدون توجه به تولید و بدون تعامل سازنده با دنیا نمیتوان اقتصاد ایران را اصلاح کرد.
هجوم برای تبدیل داراییها به ارز خارجی زیاد است
این کارشناس اقتصادی درباره احتمال خروج سرمایههای خرد به دلیل مهاجرت خانوادهها به کشورهای همسایه نظیر ترکیه و گرجستان، بیان میکند: مساله اساسی این است که یک عدهای یا شرایط را نامساعد میبینند و یا احساس ناامنی میکنند و به نوعی خواستار بردن سرمایههای خود به خارج از کشور هستند. نمیتوان به زور مانع این افراد شد، اما نباید فراموش کرد که اگر سرمایههای خصوصی باشد، مشکلی نیست و در مقابل امیدواریم که شامل سرمایههای عمومی نشود که منابع مردم نباشد و با تبدیل به ارز به خارج منتقل نشود.
وی می افزاید: نااطمینانی در مورد وضعیت اقتصادی کشور به قدری آشکار است که تقریبا کسی نمیتواند آن را کتمان کند. این باعث میشود که یک جو روانی ایجاد شود و هجوم برای تبدیل داراییها و ریال به ارز خارجی در کشور افزایش یابد. مشکلات سیاستگذاری در کشور همچنان هست و همه این موارد دست به دست هم داده تا کشور را با بحران اقتصادی، اجتماعی و روانی مبتلا کرده است.