بهتازگی وزیر نفت در اظهارنظری اعلام کرد «اگر در کار وزارت نفت تأخیر نینداخته بودند و پنج قرارداد دیگر مانند توتال امضا شده بود، دیگر وضع کشور مثل امروز نبود. اگر صادرات نفت کشور چهار میلیون بشکه در روز بود، دیگر آمریکا نمیتوانست نفت ایران را تحریم کند؛ زیرا خروج نفت ایران برایش بسیار زیانبار بود، همانگونه که نتوانست روسیه را در حوزه نفت و گاز تحریم کند؛ زیرا مقدار تولید نفت و گاز روسیه به اندازهای بود که بازار تحمل خروج روسیه را نداشت».
*علیرضا سلطانی / کارشناس اقتصاد انرژی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبارپول، این اظهارات اگرچه در هیاهو و گستره اخبار و تحولات این روزهای کشور با بیتوجهی مواجه و به عبارتی گم شد، اما واقعیتی است دردناک که نمیتوان بهراحتی از کنار آن گذشت. این حکایتی است عجیب که چگونه عدهای در داخل کشور خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه موجب شدند فرصتهای بزرگی که برجام برای کشور در حوزههای مختلف اقتصادی ازجمله صنعت نفت ایجاد کرد، از بین رفته و با بازیکردن در زمین رقیب، زمینه را برای آسیبپذیری بیشتر کشور فراهم کردند. ایران نهتنها دست به فرصتسازی در دوره اجرای برجام نزد و از فرصتهای طبیعی و خودکار برجام استفاده نکرد، بلکه با سستکردن، بیاعتبارکردن و تضعیف آن، فرصتهای ایجادشده را بیارزش و خنثی کرده و در عمل زمینه را برای فرصتسوزی فراهم کرد. با توجه به انشقاق سیاسی در میان جریانها و نهادهای سیاسی در قبال برجام و بیاعتبارشدن زودهنگام آن، در واقع باید گفت پایان برجام با خروج آمریکا از برجام آغاز نشد، بلکه این برجام برای ایران از همان ماههای ابتدایی اجرا و با برخی رفتارها و حرکتهای ناهماهنگ، سیاسی و غیرخردمندانه داخلی علیه آن آغاز شد. برجام از همان ابتدا به میدانی برای رقابت و سودجویی سیاسی جریانهای سیاسی و تخریب و تحقیر یکدیگر تبدیل شد؛ حال آنکه انتظار میرفت با توجه به فرضهایی که در قبال آمریکا ازجمله بیاعتمادی به سیاستها و تعهدات این کشور در درون کشور وجود داشت، با انسجام و وحدتنظر سیاسی از فرصت به اصطلاح آتشبس ایجادشده در راستای تقویت قدرت سیاسی و اقتصادی کشور، افزایش ظرفیتها و بستن منافذ آسیب و ضعف در عرصه مناسبات اقتصادی و تجاری بینالمللی استفاده میشد.
اظهارنظر وزیر نفت درباره بهرهبردارینکردن از فرصتهای برجامی در حالی است که مجموعه تحت مدیریت او، به اعتراف همه، بیشترین بهره را از برجام در مقایسه با دیگر بخشها برده و بیشترین کمک را نیز به ماندگاری و پایداری برجام کرده است. شاید امکان صادرات چهار میلیون بشکه نفت به بازارهای جهانی از سوی ایران در فرصت ۲۸ماهه برجام فراهم نمیشد و تحقق این میزان صادرات نفت نیازمند یک دوره زمانی پنجساله با انجام سرمایهگذاری کلان ۲۰۰میلیارددلاری است، اما بهواقع اگر ایران میتوانست چنین ظرفیتی را ایجاد کند، بدون تردید امکان تهدید و تحریم علیه نفت ایران به حداقل میرسید یا اینکه در مقطع زمانی طولانیمدتی اجرائی میشد. فارغ از ظرفیت چهارمیلیونی صادرات نفت، امکان انعقاد قرارداد با شرکتهای عظیم بینالمللی برای حضور و مشارکت در بخشهای بالادستی در دوره اجرای برجام وجود داشت. این سخن وزیر نفت که اگر پنج قرارداد دیگر مانند توتال امضا میشد اوضاع کشور مثل امروز بهاصطلاح آسیبپذیر و پرنوسان نبود، سخن نادرستی نیست. صنعت نفت از قبل از اجرای برجام، مدل اجرائی قراردادهای نفتی متناسب با شرایط پس از برجام را آماده کرده بود، اما در نتیجه اخلالها، کارشکنیها و سیاسیبازیهای مختلف، عملا این قراردادها تا نیمه دوم مقطع اجرای برجام در داخل کشور نهایی نشد؛ این در حالی بود که صنعت نفت موفق به مذاکره با شرکتهای بزرگ و مطرح جهان برای حضور در ایران و حتی امضای بیش از ۳۰ تفاهمنامه با این شرکتها در طرحهای توسعهای شده بود؛ تفاهمنامههایی که اکثرا تا مرحله امضای قرارداد هم پیش رفته بود، اما تردیدها، سیاسیکاریها و اخلالها در داخل کشور، تجربه روند پرفرازونشیب مدل جدید قراردادهای نفتی و فضاسازیهای کاذب برخی جریانها علیه قراردادهای منعقدشده یا درحالانعقاد، عملا مانع از ایجاد فضای اعتماد و اطمینان برای شرکتهای خارجی در راستای امضای قرارداد شد. بدیهی است انعقاد قراردادها و اجرائیشدن آنها در هر سطحی، هم قدرت و اختیار دولت آمریکا را برای تحمیل سیاست تحریمی علیه ایران محدود میکرد و هم قدرت مانور اتحادیه اروپایی و دیگر کشورها را برای مقابله با آمریکا در موضوع برجام افزایش میداد. این شرایط جدای از فضای اعتماد و اطمینانسازیای بود که در داخل برای شرکتها و بنگاههای اقتصادی و تجاری داخلی برای قرارگرفتن در فاز تولید و تجارت فراهم شده بود.
منبع: شرق