مریم نعیمی: تلخیهای تورمی که حالا دیگر همگان از آن با صفت لجامگسیخته یاد میکنند، جای خود را به مسرت و شادی از انتخاب وزیری داده که در همین مدت کوتاه معرفی به عنوان وزیر پیشنهادی اقتصاد، عنوان «آقای ضدتورم» را به خود اختصاص داده است و به گفته رییس اتاق بازرگانی تهران «مهارتش، مهار تورم است». علی طیبنیا، وزیر پیشنهادی حسن روحانی برای نشستن بر کرسی وزارت امور اقتصادی و دارایی است. کسی که از پایاننامههای دوره کارشناسی ارشد و دکترای خود با موضوع تورم دفاع کرده و گفته میشود بخشی از تلاش علمیاش حول این محور چرخیده که در شناسایی «تورم» و تبیین «تورم» و در نتیجه راهحلهای مقابله با آن، ویژگیهای خاص اقتصاد ایران را وارد تحلیل کند و به شناسایی چالش بزرگ اقتصاد ایران بپردازد. توجه ویژهای که در کارنامه طیبنیا به تورم شده، حالا لبخند رضایت از انتخابش برای نشستن بر کرسی وزارت اقتصاد را بر لبان کسانی نشانده است که تلخیهای تورم را در سالهای اخیر مزهمزه کردهاند و اکنون رسیدن تورم به ۳۶درصد در سرشان زنگ هشدار سختتر شدن معیشت را به صدا درآورده است. حمایت بسیاری از کارشناسان از انتخاب او به عنوان وزیر پیشنهادی اقتصاد، موضوع گفتوگوی بهار با علی طیبنیا، استاد اقتصادی است که از سال ۷۳ تا ۸۴ دبیر و مشاور کمیسیون اقتصادی در دو دولت سازندگی و اصلاحات بود. در دولت خاتمی معاونت هماهنگی امور اقتصادی و فنی به او واگذار شد و اکنون درباره اینکه چرا فقط نسخههایی که برای تورم مطرح میکند این روزها خبرساز است، میگوید: «بالا بودن نرخ تورم علاوه بر تاثیر منفی بر قدرت خرید آحاد جامعه، و مواجه کردن مردم با مشکل معیشت، در بلندمدت بر روند سرمایهگذاری و تشکیل سرمایه نیز تاثیر خواهد داشت، که این امر تقاضا برای نیروی کار را نیز با کاهش قابل توجهی روبه رو میکند و قاعدتا بخشی از این کاهش به تعدیل نیروی کار انجامیده و بخشی دیگر با حفظ اشتغال غیرمولد، فشار هزینهای اجتنابناپذیر خود را بر کشور وارد میکند. بر همین اساس طبیعی است که نگاه همگان به دنبال برنامههای مهار تورم باشد.»
پس از اینکه شما به عنوان وزیر پیشنهادی اقتصاد به مجلس معرفی شدید در سایتهای خبری آمد که به توصیه شهید بهشتی اقتصاد خواندید. شما از کجا ایشان را میشناختید؟
من پیش از پیروزی انقلاب در اصفهان فعالیتهایی علیه رژیم گذشته داشتم. من آن زمان درس میخواندم و در دانشگاه قبول شده بودم. شهید بهشتی یکی از اقوام ما بود. یادم هست که در سال ۱۳۵۶ ایشان به اصفهان آمده بود و من هم برای مشورت از ایشان پرسیدم چه رشتهای را در دانشگاه انتخاب کنم. شهید بهشتی که گویی پیروزی انقلاب را در آیندهای نزدیک حس کرده بود به من با قاطعیت گفت بروم اقتصاد بخوانم. شهید بهشتی اعتقاد داشت که اقتصاد در سالهایی نزدیک به کار خواهد آمد و باید توجه ویژهای به آن داشت.
رفتید اقتصاد خوانید و اینکه در مقاطع تحصیلی دانشگاهی همواره شاگرد اول بودید، یعنی اقتصاد را با رتبه اول در مقطع دانشگاه پشت سر گذاشتید. این روزها اقتصاد ایران سازوکار نامناسبی دارد. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان شرایط اقتصاد ایران پیچیده است. بسیاری از شاخصهای اقتصادی حالوروز خوشی ندارند، اما آنچه سببشده بسیاری کارشناسان از انتخاب شما خوشحال شوند نگاه شما به موضوع تورم است. چرا فقط نسخههایی که شما برای تورم مطرح میکنید این روزها خبرساز است؟
به طور شخصی در اقتصاد موضوع پول و تورم بخشی بوده که همواره مورد علاقه من بوده است. بر این اساس هم در پایان دوره کارشناسی ارشد به سراغ پایاننامهای رفتم که در زمینه تورم باشد و هم پایاننامه دوره دکتریام را با موضوع تورم پشت سر گذاشتم. باید به این نکته توجه کرد که بالا بودن نرخ تورم علاوه بر تاثیر منفی بر قدرت خرید آحاد جامعه، و مواجه کردن مردم با مشکل معیشت، در بلندمدت بر روند سرمایهگذاری و تشکیل سرمایه نیز تاثیر خواهد داشت، که این امر تقاضا برای نیروی کار را نیز با کاهش قابل توجهی روبه رو میکند و قاعدتا بخشی از این کاهش به تعدیل نیروی کار انجامیده و بخشی دیگر با حفظ اشتغال غیرمولد، فشار هزینهای اجتنابناپذیر خود را بر کشور وارد میکند. بر همین اساس کاملا طبیعی است که نگاه همگان به دنبال برنامههای مهار تورم باشد.
خیلی خلاصه اگر بخواهید پاسخ دهید تورم در ایران را چگونه تحلیل میکنید؟
این یک موضوعی است که نمیتوان آن را در چند سطر تعریف کرد و توضیح داد اما آنطور که شما اشاره کردید که تحلیلی خلاصه باشد باید بگویم که بدون درک و شناسایی جایگاه نفت در اقتصاد ایران نمیتوان مشکل تورم در ایران را تحلیل کرد، یعنی جایگاه و نقشی که نفت در اقتصاد ایران ایفا میکند باید مدنظر قرار گیرد و به درستی آن را بررسی کرد تا بتوان در گام بعدی یک تصویر قابل دفاعی از تورم در ایران ترسیم کرد.
این اتفاق در دولت یازدهم خواهد افتاد؟
آن چه مسلم است اینکه دولت یازدهم تصمیم جدی دارد برای اینکه تورم را خنثی کند. عزم راسخ دولت یازدهم همین است. باید تورم کنترل و مهار شود.
چقدر امیدوار هستید که این تصمیم قاطع عملیاتی شود؟
در همین فاصله کوتاه آثار خودش را در جامعه گذاشته است. آنچه واقعگرایانهتر است اینکه برنامههای دولت در بازه زمانی خاص آثارش نمایان خواهد شد و مشکل تورم با اصلاح نقدینگی به نقطه آرامش خواهد رسید. بپذیرید که مشکلات ساختاری اقتصاد ایران و شرایط خاصی که بودجه دولت و رشد نقدینگی در اقتصاد ایران دارد، نمیتوان به سرعت انتظار مهار تورم را داشت.
تورم موضوع مورد گلایه بسیاری از شهروندان است. بههرحال آنان میخواهند بدانند این مشکل چه زمانی حل خواهد شد؟
در دولت یازدهم این امیدواری بهوجودآمده که از همین ابتدای دولت آثار مهار تورم را مردم مشاهده کنند و حتی طعم آن را بچشند. مسلما تکمیل این نتایج و آثار در یک دوره چندساله خواهد بود.
از موضوع تورم که بگذریم بحث یارانه نیز اهمیت بسیار زیادی در حال حاضر دارد. شما با این شیوه پرداخت یارانه موافق هستید؟
اول این را بگویم که شیوه پرداخت یارانه به صورت فعلی با عدالت اجتماعی سازگار نیست، یعنی اینکه به تمامی خانوارها یارانه به صورت یکسان پرداخت شد که با آنچه از آن به عنوان عدالت اجتماعی نام برده میشود متضاد است. یک محاسبه خیلی ساده این موضوع را نمایان میکند، در حال حاضر تورم اثر بیشتری از یارانهای دارد که به صورت نقدی پرداخت میشود، یعنی اینکه در شرایط کنونی خانوارها با محاسبهای ساده مشاهده میکنند افزایش قیمت اثری که روی قدرت خرید آنان گذاشته به مراتب از پرداخت نقدی برای آنان بیشتر است.
یعنی شما اعتقاد دارید در دولت یازدهم باید پرداخت نقدی یارانهها تغییر کند؟
بههرحال مرحله اول قانون هدفمندی یارانهها انجام شد. براساس آنچه در قانون هدفمندی یارانهها آمده است به تمامی مردم باید پرداخت نقدی صورت گیرد. این را هم باید اشاره کنم که تمامی ما همه وظیفه داریم به قانون احترام بگذاریم؛ بنابراین پرداختهای نقدی مرحله اول ادامه پیدا میکند.
بر این اساس در مرحله دوم این امکان وجود دارد که شیوه پرداخت یارانه تغییر کند؟
در مراحل بعدی ما باید پرداخت نقدی را به معنای واقعی خودش هدفمند کنیم. پرداخت فعلی هدفمند نیست؛ یعنی باید کاری کنیم که پرداختها اولا روی خانوارهای فقیر متمرکز شود ثانیا بخشی از این منابع استفاده شود برای اینکه یک نظام تامیناجتماعی جامع را بتوانیم در کشور برقرار کنیم.
یعنی از منابعی که به دنبال هدفمندی ایجاد میشود برای نظام تامیناجتماعی استفاده کرد؟
بله. از این منابع میتوان استفاده کرد برای اینکه بیمه بهداشت و درمان را توسعه داد. در حال حاضر مردم چیزی حدود ۷۰درصد هزینههای بهداشت و درمان را خودشان پرداخت میکنند. باید در مدت زمانی معقول به جایی برسیم که مردم حداکثر ۳۰درصد هزینههای بهداشت و درمان را بپردازند. میتوان از منابع حاصل از اصلاح قیمت انرژی برای این منظور استفاده کرد. همینطور باید بیمه بیکاری در ایران تکمیل شود.
اگر وزیر اقتصاد دولت یازدهم شوید برآورد شما این است که در چه بازه زمانی این اتفاق بیفتد؟
بگذارید زمان مطرح نکنم. این موضوع احتیاج به یک سازماندهی و سازوکار دقیق دارد و باید با محاسبه دقیق توضیح داد. اما در یک جمعبندی کلی میتوان گفت با تعامل مثبت مجلس و دولت درباره زمان و نحوه اجرایی هدفمندی یارانهها به یک تصمیمگیری رسید و اعتقاد شخصی من این است که بین دولت و مجلس باید یک تعامل مثبت، سازنده و همفکری در این زمینه وجود داشته باشد.
فکر میکنید این اتفاق بیفتد؟
گمان من بر این است با زمینههای مثبتی که پیش آمده میتوان به یک توافق مطلوب با مجلس رسید. بر این اساس شیوهها، سازوکارهای مرحله دوم و همچنین زمان مناسب اجرای آن را با تفاهم مجلس میتوان تهیه کرد.
خبرسازی بازارهایی مانند ارز و طلا که مدام در دو سال گذشته با افزایش قیمتها در صدر اخبار بودند به کجا خواهد رسید؟
فکر میکنم مردم در چندماه اخیر این موضوع را بهخوبی تجربه کردند که بازار طلا و ارز بازار بسیار پرریسکی است و میتواند لطمات شدیدی به آنان وارد کند، بنابراین اولا آگاهی نسبت به ریسک بالای سرمایهگذاری در بازار طلا و ارز و از سوی دیگر افزایش نرخ بازدهی و سود در بخش واقعی و سپردهگذاری در سیستم بانکی کمک میکند به اینکه منابع به مسیر فعالیتهای تولیدی هدایت شود.
انتهای پیام