خبر

کار و معاش ایرانیان مسأله اول کشور باشد

محمدصادق جنان صفت*: هزینه خالص یک خانوار شهرنشین ایران در سال ۱۳۹۳ به روایت مرکز آمار، رقمی معادل ۲۳ میلیون و ۴۸۶ هزار تومان و درآمد آنها ۲۴ میلیون و ۱۳۱ هزار تومان است.

یک محاسبه ساده نشان می‌دهد پس‌انداز هر خانوار شهرنشین ایرانی در سال ۱۳۹۳ فقط ۶۴۵ هزار تومان بوده است. به این ترتیب نرخ پس‌انداز شهرنشینان ایرانی (پس‌انداز تقسیم بر درآمد) معادل کمتر از ۳ درصد است.
پس‌انداز هر خانوار روستایی با توجه به اعداد متناظر در سال ۱۳۹۳، فقط ۵۳ هزار تومان گزارش شده است.
با محاسبه حدود ۱۵ میلیون خانوار شهرنشین و حدود ۶ میلیون خانوار روستایی و پس‌اندازهای یادشده در سال ۱۳۹۳، پس‌انداز خانوارهای ایرانی ۱۰ هزار میلیارد تومان برای شهرنشینان و ۳۱۸ میلیارد تومان برای روستانشینان و در کل با لحاظ کردن ارفاق به سمت بالا در رقمی معادل ۱۱ هزار میلیارد تومان است.
در صورتی که نرخ هر دلار امریکا در سال ۱۳۹۳ فقط ۳ هزار تومان بوده باشد،کل پس‌انداز از خانوارهای ایرانی مطابق رسمی‌ترین آمار کشور نزدیک به ۴ میلیارد دلار است. این میزان پس‌انداز خانوار‌های ایرانی در یک سال فقط برای راه‌اندازی یک فاز پارس جنوبی کفایت می‌کند و یارانه نقدی یک ثلث سال ایرانیان را می‌پوشاند.
اعداد و ارقام دیگری وجود دارند که نشان دهنده شرایط نامطلوب بخشی از هموطنان است. از جمله همین مرکز آمار گزارش داده است، نزدیک به ۲/۱ میلیون روستانشین سیستانی و بلوچستانی با روزانه حدود ۴ هزار تومان (هزینه خانوار ۵ نفره روستایی سیستان و بلوچستان در سال ۱۳۹۳ فقط ۵/۷ میلیون نفر گزارش شده است) و حدود ۲/۱ میلیون روستانشین کرمانی نیز با همین میزان هزینه در روز زندگی کرده‌اند. از سوی دیگر و براساس آمارهای ارائه شده از سوی مشاور ارشد رئیس جمهوری در امور اقتصادی، اگر ایران تا سال ۱۳۹۷ بتواند رشد مستمر ۵/۴ درصد را تجربه کند، درآمد سرانه مردم ایران به‌اندازه درآمد سرانه سال ۱۳۹۰ خواهد بود.
می‌توان بر این اعداد قابل تأمل باز هم اضافه کرد و به طور مثال از سقوط رشد سرمایه گذاری، از کاهش صادرات غیرنفتی و از بیکاری ۲۵ درصدی جوانان تحصیلکرده حرف زد.
آماری که بخشی از آن در سطور بالا آمد و گلایه‌ها و شکایات بخش خصوصی ایران و میلیون‌ها نان‌آور خانواده از ناکافی بودن درآمد نشان می‌دهد چرخه کار و معاش جامعه ایرانی مساعد نیست.
در این شرایط بود که متأسفانه رئیس دولت قبلی و حلقه اول یارانش به عمد یا به سهو و با تقلیل‌گرایی مسائل و مشکلات، سبک و کار و معاش مردم را نادیده ‌گرفتند و مدام از شرایط خوب شهروندان دم ‌زدند و در این میان یک گروه مستعد رانتخواری سیاسی و اقتصادی نیز همان حرف‌ها را تکرار ‌کردند و به منتقدان صفت‌های ناپسند ‌دادند.
شرایط نامساعد کار و معاش شهروندان یکی از دلایل اصلی ایران برای تغییر رویکرد در پرونده هسته‌ای بود که منجر به شروع گفت‌و‌گوها شد و کار به اینجا رسید.
در این موقعیت سخت اقتصاد کلان که ایران در آن قرار گرفته است و با استفاده از روش‌های گوناگون می‌خواهد از دام رکود رهایی یابد، متأسفانه برخی افراد، گروهی و احزاب افراطی به جای مشارکت در برنامه عبور از رکود به طرح مسائل حاشیه‌ای پرداخته و به منازعات سیاسی و جناحی دامن می‌زنند.
باید به این گروه از افراد بویژه آن دسته از کسانی که ساده‌انگارانه با مسائل ایران برخورد کرده و معاش ایرانیان که در شرایط نامطلوب قرار دارد، مسأله اول کشور باشد.
سیاست خارجی، مبارزه برای کسب نهاد‌های قدرت، نشان دادن اهمیت فرهنگ و… باید در ذیل بهبود کسب و کار باشد. جز این باشد ایران عزیز در دام تاریخی گرفتار خواهد شد که بیرون آمدن از آن ممکن نباشد.
*روزنامه نگار
منبع: ایران آنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا