بانک

فشار دولت روحانی روی بانک مرکزی کمتر از دولت پیشین است

مناقشه سود بانکی به دلیل تاثیرگذاری دراز دامن این شاخص بر بسیاری از شاخص های اقتصادی همواره وجود داشته و پیرامون آن میان تحلیلگران بازار، فعالین بانکی، قانون گذاران و مجریان همواره گفتگوها و جدال های مفصلی صورت می گرفته. این مسئله محدود به یک زمان و دوره خاص نمی شود. در این سال ها به دلیل همزمانی رکود و تورم این شاخص نقش حیاتی تری به خود گرفته و بازیگر اصلی صحنه اقتصاد کشور شده است. از این رو پیرو مناقشات طولانی مدت اخیر که بر سر تعیین نرخ سود میان بانک ها و بانک مرکزی و دولت درگرفته بود به سراغ حجت الاسلام و المسلمین دکتر غلامرضا مصباحی مقدم رفتیم و با ایشان به عنوان یک عضو تاثیر گذار قوه مقننه به گفتگو نشستیم:

دولت یازدهم روی استقلال بانک مرکزی از ابتدا پا فشاری کرده است و بسیار عنوان کرده اند که تلاش دارند استقلال لازم را به بانک مرکزی بدهند، فکر می‌کنید روند طی شده تا کنون این را نشان می‌دهد؟
آنچه که در مقام عمل اتفاق افتاده به‌صورت نسبی امروز نسبت به دولت‌های پیشین فشار کمتری روی بانک مرکزی وجود دارد. برای اینکه از منابع خودش به دولت کمک کند، ولی باز هم اینطور نیست که ما بگوییم بانک مرکزی ما استقلال پیدا کرده است ، نه ما فاصله زیادی داریم با استقلال عمل بانک مرکزی؛ به‌عبارت دیگه بانک مرکزی که مجری سیاست پولی دولت است توجه کند به وضعیت بازار در شرایط رکود و در شرایط رونق، آنجایی که نیازمند به تزریق منابع ست منابع را تزریق کند برای خروج از رکود و آنجایی که احیانا می بیند که تورم تشدید شده است بتواندبا ابزارهایی که دارد نقدینگی را مهار کند و البته یک چیز مهم تر اینجا ما داریم و آن هدایت منابع به سمت تولید است.
فکر می‌کنید این وظیفه اش بر عهده ی بانک مرکزی ست؟
این وظیفه بر عهده بانک مرکزی ست. البته عملا بانک ها هستند که درگیر انتقال منابع و تجهیز پول و تخصیص منابع اند.

این باز برمی گردد به همان حرف اول یعنی نظارت بانک مرکزی !
ببینید بانک مرکزی مسئول اجرای سیاست های پولی است. طبعا سیاست ها را دولت وضع میکند ولی مجری بانک مرکزی ست و بانک مرکزی باید مرتب مانیتور کند و ببیند وضعیت اقتصاد چه چیزی را اقتضا میکند؟ هرچه که وضعیت اقتصاد اقتضا می کند از این سیاست ها استفاده کند، ما در شرایط کاهش نرخ تورم هستیم و در شرایط افزایش تولید یعنی به سمت رشد تولید می رویم.
البته در یک شرایطی هستیم در اثر تحریم ها که به طور ناخواسته این رشد نقدینگی بوجود می‌آید. ارزی که به دست می‌آید در حساب های خارجی بانک مرکزی بلوکه میشود معادل آن ارز دولت تکلیف می‌کند به بانک مرکزی که نقدینگی ایجاد کند. آن ارز برنمی گردد که در بازار فروش شود و نقدینگی اش جمع شود، از این جهت ما شاهد رشد نقدینگی هستیم. ولی راهکارهای دیگری هم وجود دارد که آنها میتواند پایه پولی رو کنترل کند، ازجمله پرداخت بدهی های دولت و شرکت های دولتی به بانک مرکزی، پرداخت بدهی های پیمانکاران که آنها هم به سیستم بانکی بدهکارند.
اگر دولت بتواند از آن طریق بدهی های خودش را کاهش بدهد توانسته پایه پولی را کنترل و مهار کند. یعنی از یک طرف ناگزیر است نقدینگی را بالا ببرد و از یک طرف نقدینگی را کاهش دهد. اگر این اتفاق بیفتد می‌تواند این نرخ رشد ۲۴ درصد را پایین بیاورد. و ما تصور میکنیم در شرایط رشد اقتصادی ۲.۵ درصد رشد نقدینگی حداکثر باید ۱۶ درصد باشد. خب این نیازمند مهار است.
حالا یک بحثی مطرح کردید روی هزینه های دولت، بسیاری از اقتصاددان‌ها نگرانی دارند بر سر برداشت تحریم ها، که آن حجم نقدینگی اگر وارد ایران شود دولت آن را چگونه مدیریت می‌کند.
من اخیرا یک مصاحبه داشتم در این مورد گفتم من نگران این نیستم چون آن نقدینگی که به صورت ارزی در حساب های خارجی بانک مرکزی هست آنها معادل ریالیش مصرف شده است وقرار نیست دو مرتبه بیاید تزریق شود بصورت ریال در سیستم داخلی ما، مگر می شود دلارهای نفتی دولت دو بار فروش برود؟ حداکثر این است که اگر چنین منابعی آزاد شود می شود قدرت خرید خارجی و آنهم توسط بانک مرکزی. بانک مرکزی باید مدیریت کند بازار پول و ارز را و برای مدیریت بازار پول و ارز قبلا نقدینگی را ایجاد کرده است و اکنون اگر آن منابع برگردد می‌تواند بازار را مدیریت کند، ارز به بازار عرضه کند که نقدینگی جمع شود و آن نقدینگی پوشالی اضافی را جمع کند. این بسیار به نفع اقتصاد کشور است.

منبع: تریبون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا