خبر

گنج ۴.۵ هزار میلیارد تومانی صداوسیما

رسانه ملی به‌عنوان رسانه‌ای توسعه‌بخش که در آگاه‌سازی و ارتقای بخشی افکار عمومی و رونق فضای کسب و کار سازنده و رقابتی نقش برجسته‌ای دارد، عملا در توسعه پایدار جامعه نقش بسیار مهمی برعهده دارد و به‌عنوان نیروی محرکه در رشد و توسعه فرهنگی جامعه عمل می‌کند. اما بحث اصلی این است که صداوسیما با توجه به افزایش آگهی‌های تجاری نه‌تنها نتوانسته نیاز‌ها و هزینه‌های مالی خود را پاسخ دهد بلکه مجبور شده از بودجه دولتی نیز بهره ببرد. یعنی بنابر گزارش‌ها صداوسیما پتانسیل درآمدزایی بیش از ۵/۴ هزار میلیارد تومان در سال را دارد. این سازمان در سال‌های اخیر هرچند همیشه جزو لیست شرکت‌های زیان‌ده بوده است اما به نظر می‌رسد این سازمان پتانسیل درآمدزایی بیش از پنج برابر کل بودجه فعلی خود را دارد. گزارش‌ها حاکی از آن است که وابستگی صداوسیما به بودجه عمومی دولت به حدود ۶۰ درصد رسیده است. این مساله نشان‌دهنده این است که باید عملکرد صداوسیمای کشور طی سال‌های اخیر مورد واکاوی جدی قرار گیرد که چرا با وجود تمام آگهی‌های بازرگانی، تبلیغات و درآمدزایی که رسانه ملی طی سال‌های اخیر داشته، اما عملا در کیفیت تولید محتوا همچنان از سطح پایینی برخوردار است. مساله دیگر اینکه رسانه ملی طی سال‌های اخیر تا چه حد توانسته در راستای ارتقای توسعه پایدار گام بردارد و توسعه اقتصادی تا چه میزان در صدر اولویت‌های برنامه رسانه ملی قرار گرفته است؟! یا اینکه رسانه ملی تا چه میزان در ترویج و ترغیب مردم نسبت به تولیدات داخلی و اطمینان‌بخشی به سرمایه‌گذاران خارجی و داخلی، توانسته گام‌های مثبتی بردارد؟ وجود ضعف و کاستی‌هایی در تولید برنامه‌ها و محتوای برنامه‌ها رسانه ملی سبب شد که خیلی‌ها با دیده ابهام به جایگاه رسانه ملی و نقش آن در توسعه ملی بنگرند.

بودجه سال آینده صداوسیما
اگرچه در لایجه بودجه سال ۹۴، مبلغ ۱۰۶۹ میلیارد تومانی به‌عنوان بودجه سازمان صداوسیما پیش‌بینی شده و این مبلغ با افزایش ۱۹۷ میلیاردی نسبت به سال گذشته روبه‌رو است اما این رقم منجر به اعتراض سیدتقی سهرابی، مدیرکل روابط عمومی رسانه ملی شد و وی در سخنانی عنوان کرد که به‌رغم نیاز سازمان صداوسیما به بودجه‌ای معادل حداقل ۳هزار میلیارد تومان در سال مالی پیش‌رو، بودجه این سازمان در مقایسه با سال گذشته تغییر محسوسی نداشته و دولت، رسانه ملی را موظف کرده است، از طریق پخش آگهی بازرگانی، ۱۲۰۰ میلیارد تومان درآمدزایی داشته باشد. البته این درحالی است که مردم از پخش همین مقدار آگهی بر اساس درآمد ۸۹۰ میلیارد تومانی هم ناراضی هستند و رسانه ملی نیز مجبور به آنتن‌فروشی خواهد شد. البته اینکه دولت، رسانه ملی را موظف به درآمدزایی بیشتر کرده است، از طرفی رسانه ملی برای کسب درآمد، مجبور به جذب تبلیغات است و گزارش‌های رسیده نشان می‌دهد مردم از این بابت راضی نیستند. چه از سوی تبلیغات مستقیم و چه ساخت برنامه‌های سفارشی در قالب‌های گوناگون.

مکانیزم معیوب سودآوری رسانه ملی
اما سوالی که مطرح می‌شود این است آیا مکانیزم سودآوری رسانه ملی، مکانیزم معیوبی است که برای رفع نیاز ملی مجبور به آنتن‌فروشی است و اینکه آیا از راه‌های اصولی توانایی جذب سرمایه ندارد و حق با دولت است، یا دولت وظیفه پرداخت بودجه و نیازهای مالی صداوسیما را برعهده دارد تا رسانه ملی مجبور به آنتن‌فروشی نشود. باید گفت طی سال‌های اخیر با افزایش بیش از حد پخش «آگهی‌های بازرگانی» که شاهد هیچ نوع نظارت دقیقی هم بر پخش این آگهی‌ها در رسانه ملی نبودیم، موجب شد که روزبه‌روز مردم نسبت به محتوای رسانه ملی بی‌میل‌ و تنها به این جعبه جادویی نگاهی تبلیغی داشته باشند و بعضا با القابی چون جعبه پول‌ساز از رسانه ملی یاد کنند. البته نکته قابل تامل تر اینکه تنها بانک‌ها و برخی شرکت‌های داخلی و محصولات خاص، توان حضور در زمان‌های پربیننده را برای پخش پیام تبلیغاتی خود داشتند .چراکه صداوسیما طی این سال‌ها به اندازه کافی از هر فرصتی برای تبلغیات به اندازه کافی بهره برده است تا جایی که مردم به‌جای کاربرد رسانه ملی از رسانه تبلیغاتی استفاده می‌کردند. بحث اصلی این است آیا با تغییر مدیریت رسانه ملی می‌توان انتظار تحولی اساسی در بزرگ‌ترین نهاد فرهنگی کشور را داشت یا خیر؟ تحولی که خیلی‌ها بدان چشم دوخته‌اند که شاید عملی شود. اما چنانچه قرار باشد صداوسیما برای جبران هزینه‌های خود اقدام به آنتن‌فروشی کند شاهد تنزل سطح کیفیت برنامه‌های تولیدی رسانه ملی خواهیم بود.

بزرگ‌ترین بودجه‌خوار فرهنگی
«اقتصادنیوز» با این مقدمه نوشت؛ طبق قانون ضوابط و مقررات پذیرش و پخش آگهی‌های رادیویی و تلویزیونی که در بهمن‌ماه سال گذشته توسط اداره کل بازرگانی سازمان صداوسیما ابلاغ شد و از اول فروردین‌ماه امسال قابل اجرا بود، میزان هزینه آگهی‌های تلویزیونی در ۳۵ طبقه تعریف می‌شود که حداقل هر ثانیه ۷۵ هزار تومان تا حداکثر هر ثانیه سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است. اگر نرخ هر ثانیه ۷۵هزار تومان را تنها برای پنج شبکه تلویزیونی در نظر بگیریم یعنی تلویزیون حداقل ثانیه‌ای ۳۷۵ هزار تومان و ساعتی ۳/۱ میلیارد تومان به‌واسطه تبلیغاتش از این پنج شبکه درآمد دارد. آن وقت اگر قرار باشد تنها پنج ساعت در روز هم این شبکه‌ها آگهی داشته باشند، تلویزیون، روزانه بیش از ۷/۶ میلیارد تومان درآمد دارد. این رقم حاکی از درآمد حدود ۵/۲ هزار میلیارد تومان در سال (معادل ۳۶۵ روز) است. در مورد طبقات این تعرفه‌های آگهی‌ها هم در ماده ۱۵ این قانون این توضیح ارائه شده است: «چنانچه براساس عرضه و تقاضا یک بسته آگهی در نیمه اول هر ماه بیش از ۶۰، ۷۵ یا ۹۰ درصد از حجم آن بسته آگهی باشد به ترتیب یک، دو و سه طبقه افزایش خواهد یافت و همچنین چنانچه به ترتیب ۱۰، ۲۰ و ۳۰ درصد حجم را اشغال کند به ترتیب یک، دو و سه طبقه کاهش داده خواهد شد.» این درحالی است که صداوسیما هرچند پتانسیل درآمدی قابل توجهی دارد، اما در آخرین بودجه سالانه کشور جزء ۹ سازمان دولتی زیان‌ده جا داشته است. موضوع قابل توجه آن است که سازمان صداوسیما با بودجه‌ ۹۶۷ میلیارد تومانی در صدر دستگاه‌های مشمول بودجه فعالیت‌های فرهنگی بوده است. بزرگی این رقم را زمانی می‌توان بهتر فهمید که اشاره کرد کل بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال جاری ۶۲۳ میلیارد تومان بوده است. آن‌وقت در این شرایط که صداوسیما در صدر دستگاه‌های مشمول بودجه فعالیت‌های فرهنگی است، محمدرضا میرتاج‌الدینی، معاون پارلمانی صداوسیما گفته است: «این سازمان غیر از بودجه مندرج در لایحه بودجه سال ۹۳ کل کشور و درآمدهای خود، ۸۰۰ میلیارد تومان کسری بودجه دارد. با این حال باید توجه داشت که میزان کل بودجه صداوسیما در سال‌های اخیر افزایش قابل‌توجهی داشته است. بودجه صداوسیما در امسال درحالی ۹۶۷ میلیارد تومان در نظر گرفته شد که این رقم در سال گذشته ۹۰۵ میلیارد تومان بود. البته در سال ۹۱ این رقم کمی بالا‌تر و معادل ۹۲۰ میلیارد تومان بود که البته آن بودجه نسبت به بودجه ۶۸۹ میلیارد تومانی سال ۹۰ با رشدی قابل توجه همراه شده بود.

رسانه‌ها با محتوایی که تولید می‌کنند، معنا می‌یابند
باید توجه داشت که صرف وجود وسایل ارتباطی لزوماً موجب مشارکت مردم در برنامه‌های توسعه‌ای نمی‌شود. این امر بستگی به چگونگی استفاده و محتوای وسایل ارتباطی دارد. لذا اگر برنامه توسعه‌ای برای رسانه‌ای تعیین و تدوین نشده باشد، آن رسانه نه‌تنها به خودی خود باعث توسعه نمی‌شود بلکه ممکن است در خیلی از شرایط روند توسعه را نیز آهسته و کند ‌سازد. قاعدتا رسانه‌ها با محتوایی که تولید می‌کنند، معنا می‌یابند. اگرچه خیلی اوقات محتوای رسانه برگرفته از سیاست‌ها و نظام تصمیم‌گیری کلان سیستم حاکمیتی کشور است. البته اعمال این سیاست‌ها در تولید محتوای رسانه‌ها می‌تواند عملکردهای متفاوتی را به همراه داشته باشد. چنانجه در جامعه‌ای به رسانه‌ها صرفاً رویکرد اقتصادی وجود داشته باشد، ممکن است منافعی که توسط رسانه دنبال می‌شود، منافع سرمایه‌داران باشد. بدیهی است در چنین حالتی افرادی که اداره‌کننده آن رسانه هستند از صاحبان سرمایه‌های بزرگ هستند. چیزی که متاسفانه طی سال‌های اخیر در رسانه ملی شاهدش بودیم؛ انواع برنامه‌های تبلیغاتی اما پول‌ساز برای سازندگان برنامه که هیچ‌گونه اهداف متعالی و توسعه محوری از آن بیرون نیامد و نتیجه چنین رویکردی سوق دادن جامعه به سمت مصرف‌گرایی بوده و هست. اما در مقابل، در جوامعی که رویکرد رسانه‌ها بیشتر در قالب دفاع از منافع عمومی است، قاعدتا مدیران رسانه با چنین رویکردی؛ افرادی هستند که منافع و مصالح عموم را مدنظر قرار می‌دهند و در راستای اهداف بلندمدت و پایدار جامعه گام برمی‌دارند. این نوع رسانه می‌داند که با محتوایی که تولید می‌کند، نقشی تاثیرگذار در توسعه پایدار یا بالعکس توسعه‌نیافتگی جامعه‌اش خواهد داشت. این رسانه به‌خوبی می‌داند که باید از تمام توان سرمایه انسانی خود بهره بگیرد تا در راستای توسعه و پیشرفت حرکت کند.

رسانه ملی در توسعه پایدار چه جایگاهی دارد؟
درباره رابطه بین رسانه و توسعه نظرات زیادی مطرح است؛ برخی نظرات رسانه را ابزاری در خدمت توسعه می‌دانند و بعضی تئوری‌های دیگر رسانه را از نتایج توسعه می‌دانند، اما آنچه غیر قابل انکار است، نقش و تاثیر رسانه در فرآیند نوسازی و توسعه یک کشور است. البته ناگفته نماند که اگر مطالعات ارتباطی را به‌ویژه به جوامع درحال توسعه تعمیم دهیم، به این نتیجه می‌رسیم که رسانه‌ها هم محرک توسعه‌اند و هم نتیجه آن. به‌عبارت دیگر، رسانه‌ها در وجه منفی هم می‌توانند عامل توسعه‌نیافتگی باشند و هم نتیجه توسعه‌یافتگی؛ یعنی ساخت اجتماعی و سیاسی توسعه‌نیافته، ارتباطات توسعه نیافته هم دارد و این ارتباطات توسعه‌نیافته دوباره ساخت اجتماعی و ساخت سیاسی توسعه نیافته را تشدید می‌کند. اما قطع به یقین رسانه‌ها عملا در توسعه پایدار جوامع نقش بسیار مهمی برعهده دارند . اطلاع‌رسانی درست می‌تواند جهت‌گیری‌ها را اصلاح کند یا برعکس فضای اقتصادی را آشفته و غیرهدفمند جلوه دهد. رسانه‌ ملی باید برای تقویت بخش اقتصاد و توسعه و تولید پایدار؛ برنامه‌های متنوع و مطلوبی را با ظرفیت بالایی که دارد تهیه کند وحمایت و تقویت تولید ملی را در سرلوحه‌ برنامه‌هایش قرار دهد نه‌اینکه تنها ابرازی باشد برای تبلیغات هدفمند عده و یا گروهی خاص از افراد. همچنین با توجه به شرایط و موقعیت خاصی که کشورمان که در آن قرار گرفته‌، باید این اطمینان لازم را به سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی بدهیم و فضای اقتصادی کشور را برخلاف آنچه رسانه‌های غربی معرفی می‌کنند، مطلوب‌تر منعکس کنیم.

منبع: آرمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا