سواد مالی از قاب آشپزخانه تا تالار بورس
چرا مادرها بهترین معلمان سرمایهگذاریاند؟

اخبارپول- مریم ابونیا: بازارسرمایه برای برخی هنوز دنیایی دور و مبهم مانند تابلویی سبز و قرمز پر از اعداد و اصطلاحات ناشناخته است. اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، بسیاری از مفاهیم بازار سرمایه هر روز در آشپزخانههای ایرانی تمرین میشود.
مدیریت ریسک، صبر در نوسان، تنوع سبد دارایی و حتی تصمیمگیری بر اساس اطلاعات، همه اینها در رفتار مادران ما وجود دارد. شاید وقت آن رسیده که آموزش سواد مالی را نه از تالار شیشهای، بلکه از قاب ساده آشپزخانهها آغاز کنیم.
مادران، مدیران بینام اقتصاد خانوار
در بیشتر خانوادههای ایرانی، مادرها مدیر واقعی اقتصاد خانهاند. آنها تصمیم میگیرند چقدر خرج شود، کجا صرفهجویی کنیم و چه چیزی برای آینده کنار بگذاریم. این مدیریت مالی خرد، در واقع همان «اقتصاد پایه» است که بعدتر در مقیاس بزرگتر به «بازار سرمایه» تبدیل میشود.
وقتی مادری بین خرید فوری و پسانداز برای آینده یکی را انتخاب میکند، در حال تمرین مفهوم فرصت-هزینه است. وقتی از چند فروشگاه قیمت میگیرد تا تصمیم بگیرد کجا خرید کند، دارد رفتار تحلیلگر بازار را اجرا میکند. وقتی برای مخارج غیرمنتظره مقداری پول کنار میگذارد، در واقع در حال مدیریت ریسک نقدینگی است. همان کاری که سرمایهگذاران حرفهای در بورس انجام میدهند.
از سفره تا پرتفوی بورسی
بورس، از بیرون ممکن است پیچیده بهنظر برسد، اما در اصل تفاوت چندانی با «سبد خرید خانه» ندارد. هر خانواده برای تأمین نیازهایش سبدی متنوع از کالاها دارد. اگر یکی از آنها حذف یا بیش از حد زیاد شود، تعادل سفره به هم میخورد.
در بورس هم ماجرا همین است. سبد داراییها باید متنوع باشد تا ریسک کاهش پیدا کند. اگر همه سرمایهات را روی یک سهم بگذاری، درست مثل این است که فقط برنج بخوری و انتظار سلامت کامل داشته باشی!
مادران ناخودآگاه به فرزندانشان این درس را میدهند که تنوع، تعادل میآورد. این سادهترین شکل آموزش مفهوم تنوع پرتفوی است.
صبر، مهمترین ادویه سرمایهگذاری
مادرها میدانند که هیچ غذایی با عجله خوشطعم نمیشود. صبر در پخت، کلید موفقیت در آشپزی است. همانطور که صبر در سرمایهگذاری، راز موفقیت در بورس است. در بازار سرمایه، بسیاری از زیانها نه بهخاطر انتخاب اشتباه سهم، بلکه بهخاطر کمصبری در مسیر رشد اتفاق میافتد.
صبر مادرانه در آشپزخانه، همان درسی است که سرمایهگذاران بزرگ بارها تکرار کردهاند: «بازار به صبورها پاداش میدهد، نه به عجولها.»
وقتی مادری در برابر اصرار بچهاش برای خرید بیموقع مقاومت میکند، در واقع در حال آموزش کنترل هیجان به او است. همان چیزی که سرمایهگذار بورسی در مواجهه با بازار منفی باید یاد بگیرد.
از خرج خانه تا فرهنگ سرمایهگذاری
در جامعهای که هنوز بخش بزرگی از درآمد خانوار صرف نیازهای ضروری میشود، تبدیل نگاه «خرج کردن» به «سرمایهگذاری کردن» یک تغییر فرهنگی بزرگ است. حال چه کسی بهتر از مادران میتواند آغازگر این تحول باشد؟ وقتی مادر خانواده تصمیم میگیرد بخشی از پساندازش را وارد صندوق سرمایهگذاری مشترک کند، در واقع در حال آموزش عملی مفهوم «سرمایهگذاری غیرمستقیم» است.
وقتی فرزندش میپرسد چرا در بورس؟ و پاسخ میشنود «برای آینده شما»، آن لحظه آموزش سواد مالی در سادهترین و مؤثرترین شکل ممکن اتفاق افتاده است.
از اعتماد تا آموزش
یکی از دلایل کمرنگ بودن حضور زنان در بورس، ترس از ناشناختههاست. اگر آموزش مالی با زبان پیچیده و اصطلاحات فنی ارائه شود، طبیعی است که مخاطب از آن فاصله بگیرد. اما وقتی همان مفاهیم از دل تجربههای روزمره بیان شود، مثل آشپزی، خرید یا پسانداز، نهتنها درکپذیرتر میشود، بلکه در ذهن ماندگارتر هم هست.
سواد مالی واقعی زمانی شکل میگیرد که به زبان ساده از دل فرهنگ و زبان مردم بیرون بیاید و در این میان مادران میتوانند مترجمان ساده مفاهیم پیچیده اقتصادی برای نسل آینده باشند.
بنابراین در جهانی که آموزش مالی اغلب به زبان پیچیده و مردانه ارائه میشود، آشپزخانههای ایرانی میتوانند مبدأ ساده و انسانی فهم مفاهیم بورسی باشند. اگر هر مادری بداند که همان تصمیمهای روزمرهاش، از تنظیم بودجه تا صبر در خرید، در واقع تمرینی برای مدیریت مالی و سرمایهگذاری است، بورس دیگر برای مردم غریبه نخواهد بود.
میتوان اینگونه گفت که برای رشد بازارسرمایه شاید نیاز به بازنگری درفرهنگسازی با توجه به قشر عظیم جامعه یعنی مادران، داریم تا راهکارهای جدیدی برای ورود این قشر و در نتیجه ورود نسل آینده به بورس، ایجاد شود. شاید آینده سواد مالی ایران نه از تالار بورس، بلکه از قاب ساده آشپزخانهها آغاز شود.