آمارهای احمدینژاد تنها روی کاغذ درست است

هاشم باروتی*: اخیرا آقای احمدینژاد آماری را برای بررسی وضعیت بازار سرمایه در هشت سال گذشته مطرح کردند و مدعی شدند شاخص کل بورس از ۹۴۶۰ واحد در سال ۸۴ به بیش از ۵۴هزار واحد در سال ۹۲ رسیده است. از یادها نرفته که آقای احمدینژاد هشتسال پیش با اظهارنظری که درباره بورس اوراق بهادار کردند روند روبهرشد آن روزهای شاخصهای بورس را به حالت ریزش درآوردند و باعث سقوط و رکود در بازار سرمایه شدند که به دنبال آن شاهد بیاعتمادی سرمایهگذاران به بازار سرمایه بودیم. در دوران آقای خاتمی به دنبال عرضه سهام بعضی از شرکتهای ایرانی ازجمله سرمایهگذاری غدیر در تابلوهای بازارهای سرمایه خارج از کشور بودیم که هدف از آن ارتباط با بازارهای سهام جهانی و ارتباط تعامل بیشتر با جهان بود که متاسفانه با اظهارنظرهای آقای احمدینژاد این اتفاق کملنیکن شد و دولتهای خارجی پاپس کشیدند.
اما افزایش شاخصهای بورس در چند سال اخیر را میتوان به دو عامل ارتباط داد. اول اینکه دولت و مسئولان سازمان بورس با تغییر فرمول محاسبه شاخص، شاخص را به نوعی دستکاری کردند تا روند بازار را نسبت به سالهای قبل روبهرشد نشان دهند؛ بنابراین بخشی از آمارهای آقای احمدینژاد بهدلیل تغییر فرمول شاخص است ولی عامل دوم رشد شاخصهای بورس، افزایش نقدینگی است که اگر تاثیرگذاری افزایش نقدینگی و افزایش تورم را هم بخواهیم لحاظ کنیم باید گفت شاخص باید خیلی بالاتر از این حرفها باشد و افزایش شاخصهای کنونی همخوانی با افزایش نقدینگی در سالهای اخیر ندارند. از طرف دیگر بحث هدفمندکردن یارانهها هم دولت را ناچار به حمایت از بورس کرد تا بخشی از نقدینگی سرگردان در جامعه را به سمت بورس سوق دهد.
از طرفی باید به آقای احمدینژاد گفت که در سالهای اخیر این تنها بازار سرمایه نبوده که شاخصهایش رشد داشته است؛ بلکه آنها که در این سالها سرمایهشان را به بازارهای طلا، ارز، سکه و مسکن هدایت کردند اگر نگوییم که کمتر از بورس سود نکردهاند، پربیراه نگفتهایم؛ زیرا شاید بتوان گفت سود سرمایهگذاری در بازارهای مذکور رقیب در سالهای اخیر بیشتر از بورس هم بوده است؛ بنابراین باید به آقای احمدینژاد گفت که این آمارها روی کاغذ درست است، نه در واقعیت!
منبع: بهار