هر کارمند پست بانک ۴۵ میلیون تومان برای بانک ضرر دارد!

من هم بعنوان کارمند پست بانک دقیقا بانظر همکارم موافقم کارمندان انگیزه ندارند مزایایی که دریافت میکنند درمقایسه با بانکهای دیگربسیار ناچیز است.اصلا درست نیست همه ضرروزیان را به گردن کارکنان بیندازید چون کارکنان مجری مصوبات وقوانین وضع شده توسط مدیریت ارشد می باشد.پس اگر ضرروزیانی به بانک رسیده از سو مدیریت است

با سلام چنانچه همه عزیزان میدانند هر شعبه پست بانک ناظر چندین دفتر روستائی و شهری ایست که نشان از حجم عظیم کار در یک شعبه دارد .و هر فکر معقولی این را قبول دارد که ستاده های که مد نظر دارد حتما باید سنخیتی با داده آن داشته باشد . کارمند پست بانک با کدام تجهیزات و امکانات و برنامه ریزیهای استراتژیک بدهکار این مطالبات و هدف سیبل این مطالعات و نتیجه گیریها شده ات؟ با احترام کامل به نظرات کارشناسی درج شده با ید بگویم این عزیزان فقط نتایج را تحلیل نموده اند و پیشنهاد بنده اینست که بهتر است به دلایل اصلی به وجود آمدن این گونه نتایج نیز گریزی داشته باشند . کارکنان و شعب مجری قوانین و بخشنامه ها و دستورات هستند .

اولین پاردوکس در بانک زمانی اتفاق افتاد که مخابرات خصوصی شد ، با خصوصی شدن مخابرات  و حسب خواسته سهامداران ان  باید پی سود اوری باشد ، که اولین اقدام مخابرات بعد از خصوصی شدن  ، بیرون کردن. پست بانک از  دفاتر ای سی تی بود . و به این ترتیب هزینه بانک را افزایش داد ، دومین پارادوکس  رهنمون ساختن پست بانک به سمت خصوصی سازی بود ، انذهم بدون تغیر ساختار و ایجاد ساز و کار لازم ،  پست بانک در صورتی میتواند خدمات مالی و بانکی  در روستا میتواند ارایه کند که ساختارش را پویا کرده و توانمند سازی کارکنان را  سر لوحه امور قرار دهد. تا این کارکنان که یک دارایی پایه هستند ، به قابلیت  و شایستگی  مبدل شوند و از این شایستگی های کلیدی  به مزیت رقابتی  مبدل شوند و بتوانند. روستاییان را توانمند کنند و.،،،،،  همه این اتفاقها  با حمتیت قاطع حاکمیت مخصوصا در کمک به تجهیز منابع باشد  

باسلام من هم بانظرهمکاران عزیزم صددرصدموافقمً علاوه براینهاکدام مزایابرای کارکنان بوده که فورازیان رابه مانسبت می دهندبانک های دیگه هم زیان داشته اندولی تمام مزایای کارکنانشان راپرداخت نموده اندزیان اصلی مربوط به ستادومدیران می باشدچون اکثرمزایای بانک رااینهامی گیرندکدام بانک شعبه آش ۶۰گاها۱۵۰بلکه بیشترباجه داردبدون هیچ امکاناتی ولی همکار ستادی کوچکترین مسیرراباخودرواداری می رودمدیران راننده وخودروشخصی دارندچرااینهارامقایسه نمی کنیدبانک مدیران بانکی می خواهدوالابخدااینجاپست نیست وجایگاه بازنشستگان که اصلابه فکرکارکنان نیستندچرادرجه شعب راسال قبل ندادیدجواب ماهیچ جواب خانواده هایمان راچگونه درپیشگاه خدامی دهید کدام بازاریابی به دردبخوررامانندبانکهای دیگرانجام داده اندولی وأم ضروری یاهروام دیگه رامی خواهندبدهندبایدهزاران باربمیری تابگیری کیش وجاهای خوب هم باپول کارکنان است ولی دریغ ازاستفاده یک باردرست وحسابی به اجرابرسیدنتیجه اش راببینیدو…… 

بانک زیر اب زنان

با سلام اجازه دهید تا در ارتباط با موضوع عملکرد پست بانک که منجر به زیان شده استٰ پرسش یا پرسش هایی را مطرح کنم شاید یافتن پاسخ بتواند تصویر روشنی را جهت تحلیل مناسب به دست دهد. (۱-آیا تعداد کارکنان در دوره زیاندهی ٰبانک بیشتر از دوره یا دوره هایی است که عملکرد بانک با سود همراه بوده است!؟)
(۲-آیا محل استقرار شعب و ساختار و تعداد آنها در دوره زیاندهی با مقایسه با دوران سوددهی تفاوت معنی داری داشته است!؟)(۳-آیا می توانید با اطمینان بگویید که همواره سرانه سپرده با سرانه سود رابطه مستقیم داردٰ!؟ تا بتوان نتیجه گرفت که افزایش سپرده به افزایش سود می انجامد.)چنانچه صورتهای مالی دوره های قبل را ملاحظه کنید مشخص می شود که پاسخ پرسش های فوق تمامی منفی می باشد.به عبارت دیگر آنچه که پایه و اساس نتیجه گیری تحلیل گران محترم کارگزاری قرار گرفته است چه در دوره زیاندهی و چه در دوره سوددهی تفاوت چندانی نداشته است بنابراین مواردی همچون تعداد پرسنل ، تعداد و ساختار شعب و همچنین سرانه جذب منابع نمی تواند علل زیاندهی پست بانک باشد چرا که اگر اینچنین بود می بایست عملکرد بانک در دوره های قبل نیز با زیان مواجه می شد.پس فرآیند زیاندهی بانک ناشی از عواملی به غیر از عوامل برشمرده توسط تحلیگران محترم کارگزاری است که مشکل اصلی پست بانک را برای رشد سودآوری در همین بخش می دانند.با توجه به مراتب فوق اجازه می خواهم تا تحلیل مناسب با واقعیت امر را ارایه نمایم.موضوع عدم تطابق فی مابین سررسید دارایی ها و بدهی ها از یک سوـ و تمرکز بر وجوه عمده از سوی دیگرـ جزء لاینفک صنعت بانکداری است که مورد قبول قاطبه کارشناسان خبره بانکی می باشد. پست بانک نیز از این امر مستثنی نیست لذا بانک در سررسید بدهی های عمده با شکاف منفی نقدینگی مواجه می شودچرا که وجوه عمده قبلاً در دارایی ها با سررسید طولانی تر از سررسید بدهی ها به مصرف رسیده است در چنین وضعیتی حساب بانک نزد بانک مرکزی منفی خواهد شدکه متعاقب آن بانک مرکزی جریمه ایی با نرخ ۳۴ درصد اعمال می کند. پر واضح است که مدیریت ارشد بانک به منظور احتراز از چنین پنالتی به بازار بین بانکی رو می آورد جایی که نرخ تامین مالی از این بازار از نرخ موثر معاملات بانک (میانگین نرخ مصرف)به مراتب بیشتر است اما به هر حال از نرخ جریمه بانک مرکزی کمتر می باشد.در نتیجه بااستمرار و تدوام تامین مالی از این بازار بانک متحمل زیان می شود و اما نکته بسیار مهم و حائز اهمیت جهت مدیریت چنین وضعیتی شناسایی زمان بروز و تعیین مقدار شکاف منفی نقدینگی حاصل از عدم تطابق سررسید دارایی ها و بدهی های بانک است.شایان ذکر است که این مهم نیازمند ابزارهایی است که در حوزه مدیریت ریسک قرار دارد و صد البته که اهتمام و توجه خاص به هشدارها و گزارشات خروجی مدیریت ریسک می تواند بانک رااز تحمل زیان های فاحش برهاند. ناگفته نماند که کفایت سرمایه بانک از عوامل تاثیرگذاری است که می تواند بانک را در چنین وضعیتی کمک نماید.کاهش مصرف و کنترل آن از طریق کاهش شاخص مصارف به منابع کل شبکه همچنین عدم مصرف منابع حاصل از برگشت تسهیلات و سرمایه گذاری آن در دارایی های جاری با درجه نقد شوندگی بالا از جمله رهنمودهایی است که در صورت وجود واحد مدیریت ریسک قوی در ساختار بانک می تواند بانک را در مقابل زیان های فاحش بیمه نماید.

افسوس و صد افسوس