آدرس اشتباهی دولتمردان

*مهدی تقوی
در این که کشور در سالهای اخیر دچار تورم شدید بود، همگان اتفاق نظر دارند؛ هر چند هر کدام به فراخور فهم یا منفعات خود، آمار متفاوتی را ارایه میکنند. در خصوص دلایل بروز این مقدار تورم، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که از دید نگارنده، فقط ۲ دلیل مطرح شده در جامعه، مورد تایید علم اقتصاد است. چگونگی اجرای هدفمندی یارانهها و تحریم کشورهای غربی، علل اصلی تورم شدید در سالهای اخیر هستند و مسایلی مانند گرانفروشی سوپرمارکتها، احتکار و امثالهم، فقط جنبه تبلیغاتی دارد و نمیتواند به عنوان عوامل رکود تورمی مورد توجه قرار گیرد. در واقع چنین تحلیلهایی را میتوان آدرس اشتباه دادن به جامعه تلقی کرد. وضعیت کنونی اقتنصاد ایران، نه فقط تورم بلکه رکود تورمی است؛ به این معنا که تورم با بیکاری تلفیق شده است. مطالعات اقتصادی نشان میدهد که منحنی عرضه به سمت چپ و بالا حرکت کرده است. اما منحنی تقاضا، تغییر چندانی نیافته است. هدفمندی یارانهها باعث افزایش قیمت حاملهای انرژی شد و از این طریق، ۴۵ هزار تومان پول نقد ماهیانه در اختیار هر فرد قرار داد. قرار بود فقط ۵۰درصد از وجوه حاصله از افزایش قیمت بنزین و سایر حاملهای انرژی به صورت نقدی بین مردم توزیع شود و ۳۰درصد آن، برای نوسازی صنایع و اجرای طرحهای بهینه سازی مصرف انرژی سرمایهگذاری شود. اما در عمل سهم تولید را ندادند و به همین دلیل منحنی هزینه بنگاهها، به سمت چپ و بالا حرکت کرد.. به همین دلیل قیمتها افزایش و حجم تولید کاهش یافت که نتیجه طبیعی آن، رکود تورمی است. بانک مرکزی در چند سال اخیر تحت فشار بود پول چاپ کند تا یارانههای نقدی به صورت منظم پرداخت شود. البته مسوولان این بانک نیز تسلیم این فشارها شدند و همین مساله، موجب افزایش چشم گیر نقدینگی شد که اکنون آثار تورمی آن، به وضوح مشهود است. از سوی دیگر تحریمها اجازه نداد که دلار به حجم مورد نیاز وارد اقتصاد ایران شود. به تبع این وضع، ارزش دلار بالا رفت و قیمت کالاهای وارداتی نیز افزایش یافت. اما انتظار میرفت که در صورت عادی بودن شرایط اقتصادی، کاهش قیمت ریال در برابر ارزهای خارجی، به فرصتی برای توسعه صادرات غیرنفتی تبدیل شود و از این طریق، دست کم بخشی از رکود اقتصادی جبران شود. اما این اتفاق نیفتاد. در واقع همه تصمیمهای نادرستی که امکان داشت در یک اقتصاد گرفته شود، همه با هم در ایران اتخاذ شد. صادرات غیرنفتی مانند خشکبار، پسته و فرش به دلایل متعدد دستخوش مشکلاتی شد که امکان صادرات گسترده این محصولات از ایران را سلب کرد. به عنوان مثال برخی افراد، زعفران را با گلرنگ مخلوط کردند و به تصور کم اطلاعی غربیها، به برخی کشورهای اروپایی صادر کردند. در حالی که مجهزترین آزمایشگاههای مواد غذایی دنیا در این کشورها قرار دارد.برخی دیگر نیز الیاف مصنوعی را به جای ابریشم یا پم در فرش به کار بردند و بازار را نسبت به برند ایرانی دچار شک کردند. در عین حال توسعه باغهای پسته در ایالت کالیفرنیا نیز باعث شد فرصتهای صادرات پسته ایران، به شدت محدود شود. امریکاییها نسبت به پسته خود حساسیت ویژای دارند و در این زمینه، محدودیتهای تجاری متعددی را هم وضع کرده اند. متاسفانه دولتها نهتنها برای حفظ بازارهای صادراتی فرش، زعفران و پسته دقت عمل لازم را نداشتند و تلاش نکردند از برند ایران محافظت کنند، بلکه برای توسعه صادرات سایر کالاهای غیرنفتی نیز اقدام جدی صورت نگرفت. بدین ترتیب چین در فرش، اسپانیا در زعفران و امریکا در پسته، بخش مهمی از بازار صادراتی ایران را از کف تاجران کشورمان ربودند. محصولاتی مانند کشمش، ادویه و داورهای گیاهی نیز رفم چشمگیری را در صادرات غیرنفتی تشکیل نداند تا بتوانند در شرایط بحران صادرات نفت، از سقوط شدید ارزش ریال جلوگیری کنند و همچون ستونهایی محکم، حافظ اقتصاد کشورمان در برابر تلاطمها باشند. هیچ ملتی در دنیا، چنین بلایی را که ما بر سر اقتصاد خود آوردیم، نمیآورد.
منبع: روزنامه تابناک