طنز – مجرم اصلی اختلاس : اختلاس!

در پی تحقیقات چندساله و همت بلند و تلاش‌های بی‌دریغ، مسئولان اعلام کردند مقصر اصلی اختلاس های چند هزار میلیاردی در واقع خود «اختلاس» است،‌ ما تا حالا نفهمیده بودیم! یعنی قضیه خیلی روشن بوده و ما اینقدر پیچ و تابش دادیم و به خودمون استرس وارد کردیم، الان پوستمون افتاده! اگر اختلاس وجود خارجی نداشت و کلمه ای با این نام منحوس ساخته نشده بود این همه بدبختی گریبانگیر مردم و مسئولان نشده بود. در پی واکنش مردم که گفتند: «وااا چطور به ذهن خودمون نرسید!» مسئولان پشت چشمی نازک کردند و هوش و ذکاوت شان را به رخ مردم مالیدند و اظهار داشتند: «خب بیخودی که ما مسئول نشدیم!» در پی این کشف ما بخشی از بازجویی با خود «اختلاس» را در اختیارتان می‌گذاریم که می توانید بخوانید:

 میشه خودتونو معرفی کنید؟
– اختلاس دیگه!
 اختلاس خالی؟
– اختلاس خالی مگه داریم؟!اختلاس چند هزار میلیاردی هستم.
 شما می‌دونید مقصر اصلی بدبختی های ما هستید؟
– شما مثل اینکه اصلا متوجه نیستید من مفعولم!
 مفعولی؟! اینارو کی بهت یاد داده؟
– آقا!بنده مفعولم!اختلاسم!متوجهی؟
 سعی نکنید وارد حاشیه بشید.مگه اسم شما اختلاس نیست؟
– بله خودشم.
 خب مقصری دیگه! از کی شروع کردی؟
ـ چی رو؟
 اختلاسو!
– از بدو تولد، ‌من اختلاس بودم!
 اوه اوه! ناجوره که! خیلی مجازاتت سنگین میشه!
– آقا شما مثل اینکه اصلاً متوجه نیستی بنده هیچ کاره هستم! یه عده توسط من پول بالا می‌کشن! تونستم برسونم مطلب رو؟
 ما متوجهیم! همون توسط شما مشکل داره دیگه! شما اگه نبودی توسط کی بالا می‌کشیدن!
– ای بابا! خب من هستم! نمیشه نباشم که!
 همون دیگه! این حضور و عبورتو نمی تونم ببخشم!
– خب حالا چی کار باید بکنم؟
 قبول کنی
– چی رو؟
 حقیقت رو عزیز من! یه برنامه تلویزیونی هم برات ترتیب می دیم بری اعترافات لازم رو بکنی.
– من بدون وکیلم نمی تونم حرفی بزنم.
 آوو! شما وکیلم داری؟ !نمی‌شه. مفعول که وکیل نمی‌گیره!
ـ شما که گفتی مقصرم!
 تاحالا مفعول مقصر ندیدی؟
– عجبا! آقا تکلیف اونا که توسط من کاراشونو راه انداختن چی می‌شه پس؟
 بذار ازت یک سوال بپرسم تن و بدنت رو بلرزونم.آیاااا اگررر تو نبودی آنهااا می‌توانستند کارشونو راه بیندازند؟!
(چند لحظه سکوت)
– ها؟
 لرزیدی نه؟!
-‌یعنی چی؟ یعنی اونا کشک؟
 مثل اینکه دوست داری دوباره سوالم رو بپرسم.آیاااا…
– نه نه گرفتم!شما خودتو خسته نکن. پس اونا هیچی!
 آیااا اگررر تو نبوودی..
– آقا ول کن دیگه.گرفتم!
 ‌پس جمع کن بریم انفرادی.
– اگه زنم دلواپسم شه چی؟
 شما مگه زنم داری؟ چرت میگی چرا؟
ـ می‌گیرم خب!آخه شنیدم اگه دلواپسم شه می تونم برم مرخصی پیشش کانادا!
 نه دیگه!قاطیشون نکن. اون کانادا یکی دیگه ست که تو تحریکش کردی الان مجبوره به خاطر تو بلرزه تو اون سرما!واقعا از اینکه آدما رو اینقدر معذب می‌کنی تو زندگیشون چه حسی داری؟!
– معذب؟! الان اونا تو کانادا معذبن؟
 آره بابا! منم همسایه سلن دیون بودم معذب بودم!شب آدم می‌خواد دو تا آشغال ببره دم در همش استرس داره یه وقت سلن با پیژامه نبینتش!این سطح از معذب بودنو یه روز می تونی تحمل کنی؟!
– بعله!حقیقتا دشواره! خب حالا من چه فرقی دارم؟! زن بگیرم زنم مثل بقیه نگرانم شه بهم مرخصی می‌دید دیگه؟
 بهتره از زاویه ای دیگر بلرزونمت بگیری کامل. آیااا اگررر تو نبوودی آنهااا می‌توانستند اختلاس کنند و این طور زن‌هایشان دلواپس شان شوند و خانواده ای را نگران کنی؟؟؟؟؟ آیا خجالت نمی‌کشی و درس نمی‌گیری؟!
– 😐
منبع: قانون