ابهامات اقتصادی سال ۹۴

محمودفراهانی: در میان مه ایستاده ایم اما مجال توقفمان نیست چه که اساسا نه امکان ماندن داریم و نه برگشتن اما مه نیز چنان ادامه راه را تیره و تار کرده که چندان نمیتوانیم به درستی پیشرو را ببینیم.
در حالی سال ۹۴ را آغاز می کنیم که فضای بانکی و بانکداری الکترونیک ما نیز چنین است.معادلات چند مجهولی و هر مجهول خود متشکل از چند مجهول شرایطی را فراهم کرده که ترسیم یک برنامه با ضریب قابلیت بالا را سخت کرده است.
یکی از مهمترین عامل در افزایش مه در فضای بانکی عقب نشیتی مسئولان بانک مرکزی از اصول مسلم حاکمیت شرکتی است. بخصوص رئیس کل بانک مرکزی که خود از مدافعان استقرار حاکمیت خوب بانکی بود در عمل استقلال بانک مرکزی را در برابر خواسته های وزارت اقتصاد اگر نگوییم ذبح کرد ولی بسیار درجه ان را تقلیل داد. مدام سخن گفتن از هماهنگی با تیم اقتصادی دولت و در نهایت جابجایی های مکرر مدیران عامل همه از نشانه های عقب نشینی بود.
وزارت اقتصاد در سال ۹۳ در چند برهه فراتر از نقش سهامداری در بازار پول ظاهر شد و در نظام بانکی دخالت کرد. از جمله در بحث چگونگی ساختار کربنکینگ، دوم در جایجایی های مکرر مدیران عامل و سوم دخالت کردن در سیاستگذاری پولی این سه عامل به صورت مشخص از وظایف بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی است.
چنین روندی طبعا آینده را مبهم میکند چرا که دخالت های سهامدار باعث می شود تا بانکها در نحوه سیاستگذاری دچار دوگانگی و تردید بین خواسته های بانک مرکزی و وزارت اقتصاد باشند.
به نظر می رسد وزیر اقتصاد را باید سلطان طیب نیا بخوانیم چرا که این حق را همواره برای خود مسلم می داند که فراتر از وظایف سهامداری در امور بانکی دخالت کند.
جابجایی هایی که در سطح مدیران عامل اتفاق افتاد در واقع بازار بانکی را شبیه جبهه جنگی کرده بود که یک طرف برای گمراه کردن دشمن دست به جابجایی هایی می زند اما سوال اینجاست که آیا اساسا دشمنی وجود دارد؟ به نظر می رسد بجای درک شرایط به جنگ شرایط رفته ایم.
به تعبیر دیگر شرایط حاکم دارای چالش هایی است که باید درک کرد ، رصد کرد و گام بگام پیش رفت ؛ اما وقتی به جنگ شرایط می رویم مشکلات را بیش از آنچه که هستند می بینیم و اساسا همه چیز متفاوت جلوه کرده و تصمیمات اغلب روال منطقی خود را از دست می دهند.
طبیعی است چنین روندهایی به میزان مه می افزاید.
در حوزه بانکداری الکترونیک نیز فضا به اندازه خود مه آلود است علت ان است که نقش ها به درستی تعریف نشده و اغلب شاهد تداخل در ایفای نقش در میدان عمل بانکداری الکترونیک هستیم
برای مثال بانک مرکزی خود را در خصوص تعیین و اجرای کارمزد در حد یک صنف تقلیل داده است و همین باعث شده که تشکل صنفی واحد بانکی جایی برای زیستن پیدا نکند.
در چنین شرایطی درکی که یک فعال بانکی و یک ناطر بانکی از بازار دارند طبعا بسیار متفاوت است و چنین روندی به افزایش هزینه های آزمون و خطای توسعه منجر می شود و بر میزان مه می افزاید.
شاید سال ۹۴ زمانی مناسبی باشد تا با اتخاذ تدابیر به اصلاح نقش ها و بازیگران و رفتارها بپردازیم. اینکه هر شخص خود را رابین هود فرض کند و برای نجات شبکه بانکی بخواهد یک تنه همه کارها را انجام دهد و سوار بر مرکب «راه بنداز سپس جا بنداز» هر اندیشه ای را عملیاتی کند طبعا چیزی حاصل نخواهد شد جز این که با اعلان انجام چند میلیارد تراکنش روی شتاب و شاپرک بجای متن به حاشیه بپردازیم.
منبع: بانکداری الکترونیک