خبر

۴۰ درصد مردم زیر خط فقر مطلق

یکی از مهم‌ترین برنامه‌ها و مباحثی که همواره از سوی دولت مطرح شده است تلاش برای ایجاد میلیون‌ها فرصت شغلی جدید و مهار نرخ بیکاری بوده است. رییس‌جمهور همواره در یک‌سال اخیر از ریشه‌کنی بیکاری سخن گفته و عنوان کرده که دولت در این راستا حرکت می‌کند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبارپول(poolpress.ir)، هرچند تلاش دولت و سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته در این بخش بر کسی پوشیده نیست اما آنگونه که طرح‌های دولت روی کاغذ مشکل بیکاری جوانان را در کشور حل کرده است، در عمل محقق نشده و کشور همچنان با بیکاری چند میلیون جوان جویای کار دست به گریبان است.
بررسی تاریخی روند رشد تورم و بیکاری هم نشان می‌دهد که دولت‌ها همواره در طول سالیان گذشته نتوانستند تعادلی بین بیکاری و تورم ایجاد کنند، در مقاطعی که بیکاری معضل اقتصاد نشان داده می‌شد، دولتمردان به تورم تن می‌دادند تا شاید از فشار بیکاری بکاهند و هرگاه گرانی سفره‌ها را تنگ می‌کرد، به بهای بیکاری از تورم می‌کاستند. البته در مقاطعی مثل دو سه سال اخیر هر دو یعنی رکود تورمی دامنگیر اقتصاد شد.
اخیرا طبق بررسی‌های صورت گرفته توسط بانک مرکزی اعلام شده است که ۲۴ درصد خانوارهای ایرانی بدون هیچ فرد شاغل، معادل ۵۷ درصد دارای یک نفر شاغل، ۵/۱۵ درصد دارای دو نفر شاغل و ۵/۳ درصد دارای سه نفر شاغل و بیشتر است.
براساس نتایج بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری ایران در سال ۹۲، درصد خانوارهای بدون فرد شاغل و با سه نفر شاغل در مقایسه با سال ۹۱ بیشتر و درصد خانوارهای با یک نفر شاغل و با دو نفر شاغل کاهش یافته است.
از سوی دیگر در بین افراد شش ساله و بیشتر خانوارها ۶/۳۰ درصد شاغل، ۱/۴ درصد بیکار، ۴/۱۰ درصد با درآمد بدون کار، ۲/۲۳ درصد محصل، ۴/۲۷ درصد خانه‌دار و ۳/۴ درصد متعلق به سایر گروه‌ها بوده‌اند. طبق یافته‌های فوق سهم افراد شاغل و محصل در مقایسه با سال قبل کاهش و سهم افراد بیکار و با درآمد بدون کار افزایش داشته است. در ضمن سهم افراد خانه‌دار و افرادی که در سایر گروه‌ها طبقه‌بندی شده‌اند در مقایسه با سال قبل تقریبا بدون تغییر بوده است.
با توجه به این شرایط مشاوران اقتصادی دولت یازدهم هر چند تلاش کردند این بار رونق بدون تورم را ایجاد کنند ولی شواهد یک سال اخیر نشان می‌دهد که کاهش نرخ تورم به بهای افزایش شمار بیکاران و تشدید رکود حاصل شده است.
حال باید منتظر ماند و دید، آیا در سال‌های باقیمانده از دولت یازدهم رکورد بی‌سابقه کاهش همزمان بیکاری و تورم محقق می‌شود.
راهکارهای کاهش نرخ بیکاری
در همین رابطه حسین راغفر، عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا درباره گزارشات اخیر نرخ بیکاری به جهان‌صنعت گفت: گزارشات اخیر در خصوص نرخ بیکاری تناقضاتی دارد به عنوان مثال چندوقت اخیر اعلام شد که حدود ۷۰۰هزار شغل در سال ۹۲ نسبت به سال گذشته کاهش پیدا کرده و از سوی دیگر گفته می‌شود که نرخ بیکاری نیز کاهش یافته است.
راغفر بیان کرد: درحالی که سالانه حدود یک میلیون نفر شامل دانشجویان و جوانان جویای کار وارد بازار کار می‌شوند اما فرصت‌های شغلی برای این جوانان وجود ندارد و متاسفانه تاکنون راهکار مناسبی برای این مشکل ارایه نشده است.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا در پاسخ به این پرسش که منبع درآمد خانوارهای بدون شغل از کجا تامین می‌شود، افزود: کمک‌های بلاعوض، کمک‌های اقوام و فامیل، پس ‌انداز و درآمدهایی که غیر از کار به دست می‌آید مانند اجاره گرفتن و همچنین یک بخش عمده آن هم درآمدهای زیرزمینی است به معنی اینکه شخص اعلام می‌کند که بیکار است اما از طریق فعالیت‌های زیرزمینی مانند فروش مواد مخدر، مشروبات الکلی و اسلحه درآمد دارد.
وی عنوان کرد: در حال حاضر حدود پنج میلیون بیکار در کشور وجود دارد و آثار مخربی بر فرهنگ، اخلاقیات و همچنین اقتصاد خواهد گذاشت.
راغفر ادامه داد: افزایش افسردگی، طلاق و رشد جرایم و فساد ازجمله اثرات زیان آور بیکاری و فقر است. با گسترش روزبه‌روز فقر شاهد سرخوردگی‌ها و فرار مغزها هستیم. آنهایی که شرایط خروج از ایران را دارند از کشور می‌روند و آنهایی که شرایط مهاجرت را ندارند دچار افسردگی و بحران‌های ناشی از فقر می‌شوند.
وی درباره تعریف خط فقر گفت: به حالت کلی و به ساده‏ترین وجه ممکن می‌توان گفت خط فقر یک حداقل سطح زندگی است که پایین‏تر از آن، سلامت اعضای خانوار دچار خطر می‌شود. همچنین در خط فقر مطلق نیز سلامت خانواده به مرحله هشدار می‌رسد. این خط فقر به این معنا نیست کسانی که در آن مرز قرار دارند لزوما لباس مندرس و ژنده پوشیده‏اند بلکه به این معناست که افراد از یک حداقل سطح زندگی برخوردار نیستند و چه‌بسا روی کیفیت زندگی و دسترسی به خدمات سلامت، خود را نشان می‌دهد.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا افزود: به عنوان مثال در سال‌های اخیر شاهدیم بسیاری از خانوارها به‌ویژه خانواده‌های طبقه متوسط از هزینه‌های مختلف خود به‌واسطه افزایش قیمت حامل‏های انرژی و تاثیری که روی تورم داشته است، کم کردند و سعی کرده‏اند مخارج غذایی خود را ثابت نگاه دارند ولی مخارج دیگر مثل بهداشت، آموزش، پوشاک، تفریحات و سایر خدمات که داشتند را کاهش داده‏اند و تنها غذا را به سبب حفظ سلامت در خانوار ثابت نگه داشته‏اند.
راغفر درباره شاخصه‌های تعیین خط فقر گفت: خط فقر معمولا با توجه به ویژگی‌های اقتصادی و اجتماعی هر منطقه تعیین می‌شود. به خاطر تنوعی که در ایران وجود دارد و تفاوت‏های فاحشی که در سطح توسعه‏یافتگی مناطق مختلف کشور دیده می‌شود، نمی‌توان یک خط فقر ثابت را برای همه مناطق در نظر گرفت. میزان خط فقر برای مناطق مختلف کشور به صورت استانی و به تفکیک شهر و روستا بررسی شده است.
وی بیان کرد: کشور بنابر موقعیت‌های یکسان اقتصادی و اجتماعی موجود در این مناطق به ۹ منطقه تقسیم شده و بررسی‏های صورت‌گرفته و سپس میانگین کشوری نیز برای آن ارزیابی شده است اما توجه داشته باشید اگر خط فقر ملی در یک کشور اعلام شود به این معناست که میانگین در کشور در نظر گرفته شده است و برای اینکه این میانگین معنادار باشد باید تفاوت‏های منطقه‏ای خیلی‏کم باشد اما در مورد ایران این مقایسه معنادار نیست.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا گفت: تفاوت بین شهر و روستا در ایران بسیار بالاست، همان‌طور که تفاوت‏های شهری نیز بسیار بالاست. در ایران شهری با ۹هزار نفر شهر است و شهری هم مانند تهران که تا پیش از تجزیه کرج جمعیتی بالغ بر ۱۲میلیون‌نفر را در بر می‏گرفت نیز شهر محسوب می‌شود.
راغفر در پاسخ به این پرسش که چه مشکلاتی بر سر راه فقرزدایی در ایران وجود دارد، گفت: مشکل اصلی در ایران این مساله است که ما هیچ راهبرد مشخصی برای فقرزدایی نداریم. مطالعات ما نشان می‌دهد هیچ سیاست عمومی روشنی برای فقرزدایی در ظرف ۲۵سال گذشته نداشته‏ایم یعنی اگر درآمدهای نفتی افزایش پیدا کرده در برخی دوره‌ها بخشی از آن در جامعه توزیع شده و اگر چنین درآمدهایی نبود، کمکی هم صورت نمی‌گرفت.
وی عنوان کرد: در واقع گروه‌های پایین جامعه به حال خود رها شده‏اند و حمایت نظام‏مندی که دولت‌ها برای این دسته از افراد داشته باشند، وجود ندارد. نه اینکه کمک نمی‌شود اما کمک‌ها جهت‏دار و معنادار نبوده و خیلی مقطعی و وابسته به میزان درآمدهای نفتی است بنابراین به موقعیت اقتصادی و نیز مشی سیاسی دولت‌ها مرتبط می‌شود.
راغفر در این‌باره که چند درصد مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند، افزود: حدود ۴۰درصد جمعیت کشور زیرخط فقر مطلق قرار دارند. منظور از خط فقر مطلق، تعیین یک سبد حداقل کالایی است که عدم دسترسی به این حداقل زندگی، سلامت فرد و خانواده مورد تهدید قرار می‌گیرد از سویی خط فقر روستایی نسبت به خط فقر شهری چیزی حدود ۳۰درصد کمتر بوده که نشانه این است که اصولا روستاهای ما نسبت به مناطق شهری فقیرتر هستند و این خود یکی از دلایل مهاجرت به شهر‏هاست.
وی درباره مبلغ خط فقر گفت: براساس محاسبات ما خط فقر در حال حاضر، با توجه به نرخ تورم برای خانواده پنج‌نفره در شهر تهران حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزارتومان است. خط فقر به این معنا که یک خانوار پنج‌نفره در تهران با هزینه مسکن، خدمات سلامت، آموزش، تغذیه، حمل‌ونقل، ارتباطات و سایر کالا‌های ضروری به عنوان کالاهای اساسی در سبد حداقلی یک خانواده تهرانی حداقل تا چه میزان باید درآمد داشته باشد.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا بیان کرد: البته ممکن است این رقم برای یک خانوار کم هم باشد. این مساله به نوع افرادی که در آن خانواده قرار دارند، بستگی دارد، مثلا هزینه‌ها برای خانواری که دو فرزند دانشجو در دانشگاه آزاد داشته باشند، قطعا بالاتر است یا خانواده‏ای که بیمار دارند هزینه‌های درمان نیز به هزینه‌های آنها افزوده می‌شود اما فرض بر میانگین خانواده‌های معمولی است و هزینه‌های استثنایی وارد آن نشده است.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا درباره تاثیر فقر بر اخلاقیات افزود: در این شرایط اخلاقیات روزبه‌روز کمرنگ‌تر می‌شود به طوری که از نظر بنده در حال حاضر اخلاقیات از بین رفته است و مسوولیت اصلی این مساله به حکم قانون اساسی مربوط می‌شود و به عهده دولت و حاکمیت است که زمینه‌هایی را برای امکان خلق فرصت‌های کاری برای آحاد جامعه فراهم کنند. اکنون کشور ایران فقیر است و با ادامه روند نابرابری و فقر این وضعیت بدتر خواهد شد.
رابطه انحرافات اجتماعی با فقر
براساس این گزارش، از نظر برخی از جامعه‌شناسان فقر از عوامل به وجود آورنده جرم است چراکه در فرد تهیدست عقده حقارت ایجاد می‌شود و او را به ارتکاب جرم وامی دارد. در پیوند برخی از انواع کجروی‌ها با فقر مانند روسپیگری، گدایی و برخی از دزدی‌ها، بیماری‌های روحی و… تردیدی نیست و بررسی‌های متعددی گواه بر آن است؛ فورناساری دی ورس که یکی از پیشتازان جرم‌شناسی است، در طی یک بررسی نشان داده که در ایتالیا خانواده‌های فقیر ۶۰ درصد جمعیت را تشکیل می‌دادند ولی جرایم مربوط به آنها ۸۵ درصد تا ۹۰ درصد کل جرایم بوده است.
آلفرد مارشال به عامل فقر در پیدایش پدیده‌های نابهنجار اجتماعی اشاره کرده و می‌گوید: درست است که برغم فقر، تحت تاثیر عوامل دینی، روابط دوستی و محبت‌های خانواده، ممکن است انسان احساس بزرگ‌ترین خوشبختی را بکند و امکان یابد استعدادهای خویش را شکوفا سازد ولی با وجود این باید اذعان داشت که در محیط فقر، به ویژه در مناطق پرجمعیت، فقر اقتصادی موجب از بین رفتن و پژمرده شدن استعدادهای انسانی می‌شود.
مارکس معتقد است که جنایت، فحشا، فساد و رفتار خلاف اخلاق در درجه نخست ناشی از فقر است که زاییده سیستم سرمایه‌داری است. بدین‌سان که عده معدودی با در اختیار گرفتن وسایل تولید، ثروت‌ها را به‌طور نامساوی تقسیم می‌کنند و تناقضات جامعی را پدید می‌آورند.
مطالعات اجتماعی نشان می‌دهد در کشورهایی که توزیع ثروت به صورت عادلانه نباشد، هر روز فقرا فقیرتر و اغنیا ثروتمندتر می‌شوند، فاصله طبقاتی فزونی می‌یابد و به علت عدم آموزش‌های اجتماعی و ضعف فرهنگی و فقدان احساس همبستگی ناشی از مادی‌گرایی و فردگرایی که از اختصاصات جامعه‌های در حال توسعه است، افراد قادر به هدایت درست ستیز علیه این بی‌عدالتی اجتماعی نیستند در نتیجه، شاهد آنیم که ارزش‌های اجتماعی فاقد اعتبار می‌شود، نظارت اجتماعی سست می‌شود و بزهکاری و تبهکاری عمومیت پیدا می‌کند.
می‌توان در حالت کلی اثرات فقر را برای روی شخص و جامعه این گونه بیان کرد؛ فقر روی تندرستی، چگونگی فرهنگ خانواده و امکانات تحصیلی اثر می‌گذارد. مقدم بر همه فقر مانع می‌شود که فرد به عنوان عضو فعال جامعه وظیفه و دین خود را نسبت به جامعه انجام داده و از حقوق جامعوی، سیاسی و اقتصادی بهره‌مند شود.

انتهای پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا