خبر

تنها راه مهار تورم

*دکترپویا جبل عاملی

رابرت لوکاس در پاسخ به پرسش‌ها جواب سر راست و کوتاهی می‌دهد. این خصوصیت در آخرین مصاحبه‌ای که مجله تجارت فردا با وی انجام داده نیز مشهود است.

شاید این خصیصه برای بسیاری غیرعلمی جلوه کند. شما انتظار دارید که وقتی پرسشی علمی می‌پرسید، یک نوبلیست با باز کردن پرسش و تشریح فروض، نظراتش را بر پایه آنها بچیند، آن چنانی که راقم در برخورد با چند تن از نوبلیست‌ها شاهدش بوده است. اما بر خلاف این روش گفت‌وگو، لوکاس خیلی صریح و سر راست، نظر خود را بیان می‌کند و این رویکرد البته برای مباحث سیاستی و مشاورتی بسی کارآتر است. لوکاس با انقلاب انتظارات عقلایی و نقد خود بر مدل‌های کلاسیک که در آن بر تغییر تاثیر سیاست‌ها از کانال انتظارات تاکید دارد و می‌گوید شما نمی‌توانید بر مبنای پارامترهایی که بر مبنای داده‌های گذشته تخمین‌زده شده در مورد کارآیی سیاست‌ها سخن بگویید و اقتصاد کلان و مدلسازی در آن را دچار تحول کرد. تحولی که حتی جبهه رقیب یعنی کینزی‌ها نیز آن را پذیرفتند و کینزی جدید شدند و به خاطر این پذیرش بود که روزی توبین نوبلیست کینز گرای سنتی، به جدیدی‌ها تاخت که اگر دست من بود هیچ‌گاه لقب کینزی را به آنها نمی‌دادم. لوکاس در مصاحبه مورد اشاره بسیار شفاف می‌گوید که اولین گام برای توسعه و رشد اقتصادی فراهم آوری آزادی اقتصادی است که باعث می‌شود خلاقیت سر منشا تحرک اقتصاد شود. جالب آنجا است که نه تنها اقتصاددانان وطنی که نوبلیست‌ها و بزرگ‌ترین اقتصاددانان حاضر دنیا از نحله‌های مختلف فکری نیز بر آزادی اقتصادی و نیاز اقتصاد ایران به آن، تاکید دارند. در اقتصاد دولت محور، در اقتصادی که بخش اعظم تولید ناخالص داخلی و بیشتر بازارها در دست دولت است، رشد و توسعه محال است. اما دغدغه اصلی بعدی چیست؟ تورم. این بار دیگر کارشناسان داخلی نیستند که به سیاست‌گذاران توصیه می‌کنند، این یکی از اثرگذارترین اقتصاددانان جهان است و به ما توصیه می‌کند: شما نیاز به بانک مرکزی مستقل دارید و دولتی که رویکردش را نسبت به بانک مرکزی تغییر دهد.
شاید بارها و بارها در همین ستون سخن از این راندیم که پول ایجادکننده رشد اقتصادی نیست. گفته‌ایم که با گفتن اینکه می‌توان نقدینگی را به سمت تولید رهنمون کرد، تنها بر تورم می‌افزاییم و رشدی در پی آن نیست. نوشته‌ایم که ابزار پولی تنها می‌تواند کنترل‌کننده تورم باشد و همین نیز گوهری گرانقدر برای ایرانیان است. حال لوکاس بر اینها مهر تایید می‌زند و در عین حال باور دارد که اگر سیاست‌مداران نقش واقعی بانک‌های مرکزی را درک کنند، کنترل تورم و پایداری آن در سطوح نازل بسی آسان خواهد بود. البته از آن سو اقتصاددانان حوزه اقتصاد سیاسی هستند که باور دارند، سیاستمداران و دولتمردان به نقش پول و بانک مرکزی واقفند، اما این آگاهی به این نتیجه مطلوب نمی‌رسد و کنش نهایی دولت بر مبنای تابع مطلوبیتی است که در آن چاپ پول کمترین اهمیت را دارد. به هر رو با وجود این توصیه‌ها، کمترین انتظاری که می‌توان از تصمیم‌گیرندگان داشت آن است که اگر آگاهی نسبت به پول و تورم وجود دارد، بگذارند تا اقتصاد ایران از این بیماری مهلک نجات یابد.

منبع: دنیای اقتصاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا