بورس و نسل Z؛ آیندهای که هنوز وارد تالار نشده است

اخبارپول- زینب عشقی: تالار شیشهای بورس تهران، از قدیم میزبان نسلهای محافظه کاری بوده که بازار سرمایه را با روزنامه، صفهای حقیقی و شایعههای تالار حافظ میشناختند. اما اکنون نسلی وارد صحنه اقتصادی کشور شده که به شدت از ساختارهای سنتی و سلسله مراتبی پرهیز می کند.
چراکه او ذاتاً دیجیتال است؛ انگار تکنولوژی برایش فطری است، نسلی است که با فناوری ها رشد کرده، با اپلیکیشن یاد گرفته، با فضای دیجیتال تصمیم میگیرد و با سرعت تکنولوژی نفس میکشد: نسل Z
نسل Z در ایران، متولدین تقریبی ۱۳۷۵ به بعد هستند؛ جوانانی که اکنون وارد سن تصمیمگیری مالی میشوند. آنها برخلاف نسلهای قبلی، نه حوصله تحلیلهای پیچیده و دسترسی محدود دارند، و نه به سیستمهای سنتی اعتماد میکنند. آنها تکنولوژی و هوش مصنوعی را به عنوان بخش طبیعی و جدایی ناپذیر روزمره شان می شناسند.
اما به بازار بورس که نگاه می کنیم، جای خالی این نسل را به وضوح می بینیم، حقیقتا بازار سرمایهای که آیندهاش را به آیندهسازانش وصل نکند، چگونه می خواهد پیشرفت کند؟ آیا می تواند با زمان حرکت کند و یا عقب میماند؟
پس سوال اصلی این است: چرا با وجود ظرفیت بالا، هنوز نسل Z در بورس حضور پررنگی ندارد؟
جای خالی دانش و آموزش
با وجود افزایش تب سرمایهگذاری در سالهای اخیر، بخش بزرگی از همین نسل، قربانی ورود بدون سواد مالی شده است. آنها نه آموزش رسمی از مدرسه و دانشگاه دیدهاند و نه رسانههای رسمی و غیر رسمی محتوای قابلاعتماد و کاربردی برایشان فراهم کردهاند.
بازار برایشان مثل یک بازی پرریسک است، جایی که دیگران میبرند و تازهواردها میبازند. به خصوص با وجود عدم اعتماد به حوزه های سرمایه گذاری داخلی، و با وجود تبلیغات گسترده ی و وعده های رنگارنگ سرمایه گذاری خارجی، این طیف ترجیح می دهد اگر هم بخواهد ببازد، پایش را یک گام جلو بگذارد و با گذشتن از مرزها، دارایی اش را از دست بدهد.
انتقال تجربه تلخ از والدین به نسل Z
کمتر کسی را پیدا می کنیم که بخشی از دارایی خانواده اش را در بورس نباخته باشد، پولی که با وجود تورم زیاد، با نخوردن ها و نرفتن ها و نپوشیدن ها، قطره قطره جمع شد و به بورس سپرده شد، به یکباره از دست رفته، تجربه تلخ ریزشها برای بسیاری از آنان، حس نوستالژی دارد که رابطه اعتماد با بورس را در همان ابتدای آشنایی قطع کرده است.
زبان بورس برای نسل Z نامفهوم است
این نسل، زبان مختصر، بصری و شفاف پلتفرمها را میفهمد. اما بورس هنوز با ادبیات خشک، نمادهای پیچیده، گزارشهای طولانی و سامانههایی که تجربه کاربری ضعیف دارند، حرف میزند. آنها به جای «صورتهای مالی سنگین»، داستان رشد یک شرکت را میخواهند؛ به جای صف خرید و فروش، دلیل را میخواهند. اگر بورس نتواند با این زبان گفتوگو کند، نسل Z انتخابهای جذابتری در جهان دیجیتال دارد: رمزارزها، بازیهای مالی، پلتفرمهای سرمایهگذاری خرد.
نسل Z مالک آینده اقتصاد است
در سالهای آینده، بخش عمده جریان نقدینگی و تصمیمسازی اقتصادی در دست همین نسل قرار میگیرد. پس اگر بازار سرمایه برای آنها جا باز نکند، آینده تأمین مالی کشور دچار خلأ خواهد شد. این نسل میتواند موتور محرک ورود نقدینگی هوشمند به تولید باشد، به شرطی که ابزارهای متناسب با سبک زندگی و ذهنیت آنان طراحی شود.
راهی برای اعتراض
بورس تحت نظارت بانک مرکزی و نهادهای دولتی کار می کند، اما رمز ارزها تحت نظارت نیستند و به صورت غیرمتمرکز مدیریت می شوند، این نسل مدیریت شدن را دوست ندارد، می خواهد آزاد باشد و خودش برای خودش تصمیم بگیرد.
عدم پاسخ به نیازها
سیاست گذاری های بورس، به همان روش های قدیمی، برای والدین محافظه کار نسل Z هم پاسخگو نیست، چه برسد به این نسل که ذهنیت و رفتارهای مالی متفاوتی دارد. طراحی محصولات متناسب با نیازهای مختلف سرمایه گذاران، می تواند پاسخگوی این نسل باشد. نوآوری در ابزارهای سرمایه گذاری، اختصاص شرایط ویژه ای که ریسک را کاهش دهد، سوددهی سریع و شفافیت از دیگر قدم هاست.
با توجه به آسیب شناسی گفته شده، ضرورت یک سیاست فرهنگی و فناورانه جدید لازم به نظر می رسد، شناسایی موانع و سرعت گیرها قدم اول در بهبود شرایط است. در ادامه برای جذب نسل Z به بازار سرمایه، چند گام حیاتی پیشنهاد می شود:
۱. آموزش مالی از مدرسه تا رسانه، امروزه اثر مستقیم یادگیری مستمر در توسعه ی افراد غیر قابل انکار است، این نسل با محتواهای کوتاه، دیجیتال، بصری، تعاملی و کاربردی ارتباط بیشتری می گیرد، پیشنهاد می شود پروژه های تیمی و تعامل با همسالان هم در این آموزش ها گنجانده شود که تجربه ثابت کرده مورد استقبال بیشتری واقع می شود.
ایجاد پلاتفرم های یادگیری انلاین، تمایل به یادگیری سریع و خود محور این نسل را پاسخ می دهد، ابزارهای همکاری و ارتباطی به روز هم می تواند راه را برای حضور این نسل هموار کند.
۲. تجربه کاربری آسان و انسانی در سامانهها و کارگزاریها، این نسل حوصله و وقت اضافی برای نظام بروکراسی اداری را ندارد، حذف پیچیدگیهای غیرضروری و اصلاح فرآیندها و دیجیتال کردن مراحل می تواند قدم بزرگی برای آشتی این نسل با بورس را فراهم نماید.
۳. معرفی فرصتهای واقعی سرمایهگذاری مولد و اثر آن بر توسعه ی پایدار و رشد و پیشرفت کشور قدم بعدیست، هیجانسازی و سوار شدن بر موجهای کاذب می تواند نسل Z را از بورس دورتر کند.
۴. سکوهای جمعسپاری مالی و سرمایهگذاری خرد برای جوانان، دسترسی پذیری بالا در این روش برای کسانی که منابع مالی محدودتری دارند، فرصت حضور فراهم میکند. بورس می تواند با این امکان افراد را از سنین پایینتر جذب کند.
۵. مشارکت در رشد شرکتهای نوآور و دانشبنیان، دانشبنیان ها نه تنها باعث تحول در نگاه سنتی به کسبوکار شدهاند، بلکه به معنای قرار گرفتن در مسیر رشد، همکاریهای بینالمللی و مشارکت در پروژههای ملی می باشد. این شرکتها با تکیه بر علم، نوآوری و خلاقیت، یعنی همان چیزی که نسل Z به آن علاقمند است، توانستهاند جایگاه مهمی در نگاه جوان ایرانی به دست آورند.
بورس برای بقا و ماندگاری، به اعتماد نسل جدید نیاز دارد، تا دیرتر از این نشده باید شرایط را برای ورود آنان آماده کرد، بازگرداندن کفتری که از بوم پرواز کند، بسیار سخت است، نسل Z آماده است؛ فقط باید درِ تالار آینده را برایش باز کرد.