
اخبارپول- مریم ابونیا: بانک کشاورزی به عنوان ستون اصلی تأمین مالی در زنجیره تولید و تأمین غذای کشور، این روزها در مرکز توجه سیاستگذاران و فعالان اقتصادی قرار گرفته است. طرح افزایش سرمایه این بانک که مورد حمایت جدی مجلس شورای اسلامی است، میتواند به یکی از مهمترین ابزارهای راهبردی برای تضمین امنیت غذایی و پایداری تولید در شرایط حساس فعلی تبدیل شود.
با وجود موافقت برخی نهادهای سیاستگذار، بخشهایی از صنایع غذایی و حتی شماری از کارشناسان بانکی، دیدگاه محتاطانهتری نسبت به اثرگذاری افزایش سرمایه بر بهبود واقعی شرایط دارند. دغدغه اصلی این گروهها نه اصل افزایش سرمایه، بلکه چگونگی مدیریت و تخصیص منابع جدید است.
در چنین فضایی، نقش بانک کشاورزی بیش از پیش اهمیت مییابد. چراکه علاوه بر مدیریت منابع موجود، باید بتواند با شفافسازی راهبردهای تخصیص منابع، اعتماد ذینفعان را جلب کرده و همزمان، فرایند تزریق نقدینگی به حلقههای حیاتی زنجیره غذایی را تسریع کند.
انتظار از افزایش سرمایه فراتر از ارقام ترازنامه
افزایش سرمایه در هر بانک، پیش از آنکه یک شاخص مالی صرف باشد، یک ابزار سیاستگذاری برای توسعه است. برای بانک کشاورزی، این توسعه باید معطوف به بخشهایی باشد که بیشترین اثر ضربهگیر را در برابر بحرانهای غذایی دارند.
با توجه به شرایط فعلی، این اولویتها را میتوان در سه حوزه اصلی متمرکز کرد:
۱. تأمین سریع سرمایه در گردش صنایع غذایی
در بسیاری از واحدهای فرآوری و تولید، بهویژه در حوزه محصولات استراتژیک، محدودیت نقدینگی مانع افزایش ظرفیت تولید یا حتی حفظ سطح فعلی شده است. تزریق بهموقع منابع، میتواند از توقف خطوط تولید جلوگیری کند و بازار را از کمبودهای ناگهانی مصون بدارد.
۲. سرمایهگذاری در طرحهای توسعهای با بازدهی بلندمدت
بخشهایی مانند صنایع تبدیلی و بستهبندی پیشرفته، نیازمند تأمین مالی پایدار هستند. افزایش سرمایه فرصتی برای پشتیبانی از این طرحها بدون ایجاد فشار بر نقدینگی روزمره بانک فراهم میکند.
۳. پشتیبانی از فناوری و نوآوری در زنجیره غذایی
پروژههای دانشبنیان در حوزه کشاورزی دقیق، مدیریت هوشمند منابع و کاهش ضایعات غذایی، ظرفیت بالایی برای ارتقای امنیت غذایی دارند. منابع جدید میتواند نقش شتابدهنده در اجرای این طرحها ایفا کند.
شفافسازی شرط موفقیت
یکی از مهمترین چالشهای مطرحشده از سوی منتقدان افزایش سرمایه، ابهام در مسیر تخصیص منابع است. تجربه جهانی نشان میدهد که شفافیت در اعلام برنامههای هزینهکرد و پایش عمومی نتایج، بهترین ابزار برای جلب اعتماد ذینفعان است.
بانک کشاورزی میتواند با تدوین «نقشه راه تخصیص منابع افزایش سرمایه» که شامل جدول زمانبندی، بخشبندی صنایع هدف و شاخصهای ارزیابی عملکرد باشد، این اطمینان را به ذینفعان بدهد که سرمایه جدید مستقیماً در خدمت تقویت امنیت غذایی و پایداری زنجیره تولید قرار میگیرد.
نکته دیگر اینکه، زمان در بحرانهای غذایی و کشاورزی یک عامل تعیینکننده است. فاصله زمانی زیاد بین تصویب افزایش سرمایه و تخصیص عملی منابع، میتواند اثرات مثبت این اقدام را به حداقل برساند. بانک کشاورزی باید با طراحی فرآیندهای تسهیلشده اعتبارسنجی و تخصیص، منابع را بدون ایجاد گلوگاههای اداری به پروژههای واجد شرایط منتقل کند.
همافزایی با بخش خصوصی
افزایش سرمایه، فرصتی برای فعالسازی سرمایههای بخش خصوصی نیز هست. بانک کشاورزی میتواند با استفاده از مدلهای تأمین مالی ترکیبی، ضمن کاهش ریسک سرمایهگذاری، مشارکت بخش خصوصی را در پروژههای بزرگ صنایع غذایی و کشاورزی جلب کند. این رویکرد نه تنها منابع را چندبرابر میکند، بلکه شبکهای از ذینفعان را در موفقیت پروژهها دخیل میسازد.
بنا به این گزارش، افزایش سرمایه بانک کشاورزی، صرفاً یک تغییر عددی در ترازنامه نیست؛ این یک فرصت راهبردی برای بازطراحی نقش بانک در تأمین امنیت غذایی کشور است. موفقیت این مسیر، به توانایی بانک در شفافسازی، سرعتبخشی به تخصیص منابع، و تمرکز بر پروژههای اثرگذار وابسته است.
اگر این اصول بهدرستی اجرا شوند، افزایش سرمایه میتواند به نقطه عطفی در تاریخ نقشآفرینی بانک کشاورزی در امنیت غذایی و توسعه پایدار کشور تبدیل شود. نقطهای که در آن سرمایه، بهجای توقف در حسابها، به جریان زندگی و تولید وارد میشود.