اخبارپول- مریم ابونیا: امروزه یکی از حوزههایی که بهشدت تحت تأثیر تورم در جامعه قرار گرفته، بازار بیمه است.
با وجود اهمیت بیمه در مدیریت ریسکهای مالی، استقبال مردم از خدمات بیمهای کاهش یافته است. در این گزارش به بررسی رابطه بین تورم ساختاری و کاهش تمایل به خرید بیمهنامهها پرداخته میشود.
تأثیر تورم بر قدرت خرید و اولویتبندی هزینهها
با افزایش نرخ تورم (بالای ۴۰٪ در سالهای اخیر)، قدرت خرید خانوارها کاهش یافته و سهم بیشتری از درآمد صرف هزینههای ضروری مانند خوراک، مسکن و درمان میشود. در چنین شرایطی، بیمه به عنوان یک هزینه غیرضروری و قابل حذف در نظر گرفته میشود.
علاوه براین، در اقتصادهای تورمی، مردم ترجیح میدهند پول خود را برای نیازهای فوری خرج کنند تا سرمایهگذاریهای بلندمدت مانند بیمه عمر یا پسانداز بازنشستگی. بنابراین بیمه در انتهای لیست نیازهای آنها قرار میگیرد.
بیثباتی قیمتها و عدم اطمینان به ارزش بیمهنامهها
در شرایط تورمی که ارزش پول ملی به سرعت کاهش مییابد، حتی اگر فردی سالها حق بیمه پرداخت کند، ممکن است در زمان نیاز، خسارت پرداختی شرکت بیمه (با توجه به نرخ تورم) کفایت نکند.
از طرفی بسیاری از قراردادهای بیمهای با نرخهای ثابت تنظیم میشوند، در حالی که هزینههای درمان، تعمیرات یا خرید کالاهای جایگزین به دلیل تورم سریعتر رشد میکنند. این موضوع باعث بیاعتمادی به کارایی بیمه میشود.
تأثیر تورم بر صنعت بیمه و کاهش جذابیت خدمات
تورم بالا باعث افزایش هزینههای عملیاتی شرکتهای بیمه میشود، در حالی که ممکن است درآمد آنها (از طریق حق بیمههای ثابت) به همان نسبت رشد نکند. این مسئله منجر به ضعف در پرداخت خسارتها و کاهش کیفیت خدمات میشود.
همچنین تورم میتواند منجر به کاهش سرمایهگذاری در صنعت بیمه شود. بیثباتی اقتصادی و تورم، تمایل سرمایهگذاران را برای ورود به بازار بیمه کاهش میدهد. در نتیجه، نوآوری در محصولات بیمهای محدود شده و تنوع خدمات کاهش مییابد.
جایگزینهای بیمه در اقتصاد تورمی
در شرایطی که بیمهنامهها به دلیل تورم جذابیت خود را از دست میدهند، مردم به راهحلهای جایگزین روی میآورند، از جمله خرید داراییهای مشهود (مانند طلا، مسکن یا ارز) به عنوان پوشش ریسک، اتکا به حمایتهای خانوادگی و اجتماعی به جای بیمههای رسمی، عدم مشارکت در بیمههای عمر و بازنشستگی به دلیل بیاعتمادی به آینده مالی.
راهکارهای احتمالی برای افزایش استقبال از بیمه
برای مقابله با چالشهای ذکر شده، میتوان به راهکارهایی چون تنظیم حق بیمهها با نرخ تورم، یعنی استفاده از فرمولهای شناور برای تعدیل ارزش بیمهنامهها متناسب با تورم و همچنین حمایت دولت از صنعت بیمه در مواردی مانند تضمین خسارتها یا معافیتهای مالیاتی برای آنها اشاره کرد.
همچنین نباید از آموزش مالی به مردم غافل شد چرا که افزایش آگاهی درباره اهمیت بیمه بهعنوان ابزار مدیریت ریسک، حتی در شرایط تورمی بسیار راهگشاست. علاوه بر این، ارائه طرحهای تشویقی مانند تخفیفهای مالیاتی برای خریداران بیمه عمر یا بیمه درمانی میتواند به استقبال از بیمه کمک کند. در نهایت نقش مهم فرهنگسازی در صنعت بیمه را نباید فراموش کرد.
بهر حال، تورم بالا در ایران نهتنها بر قیمت کالاها و خدمات تأثیر گذاشته، بلکه اعتماد مردم به ابزارهای مالی بلندمدت مانند بیمه را نیز کاهش داده است.
برای بهبود این وضعیت، همراهی سیاستهای کلان اقتصادی (کنترل تورم) با اصلاحات در صنعت بیمه ضروری است. در غیر این صورت، کاهش استقبال از بیمه میتواند منجر به افزایش آسیبپذیری مالی خانوارها در برابر ریسکهای غیرمنتظره شود.