خبر

مجموع نرخ تورم و نرخ بیکاری با مفهوم فلاکت یکی است

یک اقتصاددان با اعلام این که افرادی که در شرایط کنونی اقتصاد کشور بیشترین سود را می‌برند رباخواران هستند، گفت: در تصمیم گیری و تخصیص منابع درآمدهای نفتی با ” غربت اندیشه توسعه” روبرو هستیم.

به گزارش پول پرس به نقل از ایسنا، فرشاد مومنی در سومین نشست تخصصی همایش ملی نفت و توسعه اقتصادی با اقتصاد غیر متکی به نفت با عنوان سخنرانی دور باطل توسعه نیافتگی در اقتصادهای نفتی گفت: نفت در ذات خود یک موهبت و یک فرصت استثنایی تاریخی است و آنچه که امروز به عنوان شکست سیاست‌گذاری مطرح شده است ناظر بر این است که اگر قرار است با چیزی برخورد فعال شود با شکست سیاست گذاری است.

وی افزود: تجربه هشت سال اخیر در اقتصاد سیاسی کشور نماد تلخ‌ترین ،خسارت بارترین و غم انگیزترین نمونه‌ این مساله است. بنابراین وقتی اقتصاد غیر متکی به نفت مطرح می شود در واقع به دنبال سطحی از بلوغ فکری هستیم که امکان برون رفت از شرایط کنونی را بر محور الگوی تصمیم گیری و تخصیص منابع نفتی فراهم کند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: در این فرایند نظام تصمیم گیری باید طرح‌های خود را بر محور تغییر شرایط کنونی از منظر تبدیل سلطه غیر متعارف و غیر مولد به مولدها تعریف کند و سلطه نابرابری‌های فزاینده در همه عرصه‌های مربوط و بالاخره سلطه فساد مالی به عنوان هم ذات فعالیت‌های اقتصادی ریشه یابی شود.

مومنی با بیان این‌که برای این که چنین اتفاقی رخ دهد نیازمند تئوری توسعه هستیم گفت: به اقتضای شرایط کنونی تصمیم گیری و تخصیص منابع درباره درآمدهای نفتی ما به طور طبیعی با غربت اندیشه توسعه روبرو است؛ چرا که کمترین تقاضا برای توسعه ارائه می‌شود و دلیل این که بخش بزرگی از تلاش‌هایی که صورت می گیرد به نتیجه نمی‌رسد این است که ظرفیت های نرم افزاری لازم برای فهم اقتضائات فکری برای عبور از این ساختار توسعه نیافته فراهم نیست.

وی با اظهار این که کانون اصلی سیاست‌های غلط در مورد درآمدهای نفتی به ظرفیت‌های سازمانی و دانش ضمنی کشور اصابت می کند، گفت: وقتی دولتی رانتی شد به اعتبار ویژگی‌های خاصی که دارد به رانتی شدن ملت منجر می شود و زمانی هم که دولت و ملت با هم هماهنگ شدند یک دیدگاه خاص به مساله کار و اشتغال پدیدآور می‌شود. در واقع ملت و دولت در اقتصادهای رانتی کار را زیبنده انسان نمی دانند و آن را برای موجودات دیگر زیبنده برمی شمرند.

این اقتصاددان افزود: وقتی از این زاویه به فرهنگ کار در فرآیندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع نگاه می شود مشخص می شود که ایرانیان در طول سال به ازای یک روز کاری که انجام می‌دهند بیش از یک روز کار نمی کنند. با وجود این آن ها همیشه خسته هستند. به طوری که حتی در اول وقت هم که همدیگر را می بینند به هم دیگر “خسته نباشید” می گویند. از سوی دیگر شیفتگی غیر قابل وصفی هم در دولت و هم در میان ملت برای تعطیلات وجود دارد.

وی گفت: در تاریخ تحولات توسعه اسمیت جهش توسعه در انگلستان را بر محور معجزه ” تقسیم کار” تدوین کرد در واقع براساس نوع نگاهی که به تقسیم کار وجود دارد، نگاه خاصی به حقوق مالکیت و هزینه‌های مبادله ایجاد می شود و از این میان الگوهای خاص سرمایه‌گذاری، اشتغال و خلق بنگاه‌های تولیدی پدیدار می شود.

مومنی با بیان این‌که رویکرد بنگاه‌هایی که در اقتصاد رانتی ایجاد شده‌اند عموما به سمت نیاز به سرمایه اندک، افق نگرش کوتاه مدت و مقیاس تولید پایین است، گفت: وقتی از این زاویه به اقتصاد کشور نگاه می کنیم مشخص می شود که ۵۷.۳ درصد بنگاه‌های اقتصادی در ایران تک نفره و در مجموع بیش از ۹۰ درصد کل بنگاه‌های اقتصاد کشور زیر پنج نفر مشغول به کار هستند.

این استاد دانشگاه با تاکید بر این‌که تقسیم کار عقلایی و تخصصی شدن امور اساسا در کشور موضوعیت ندارد گفت: از منظر توسعه زمانی که کاربر محور کار مولد تعریف شود دانش ضمنی و ظرفیت‌های سازمانی را خلق می‌کند. امروز نبود این دو محور مهم به عنوان مهمترین تنگناهای توسعه کشور به حساب می‌آید.

وی با اشاره به این‌که دانش ضمنی از طریق انجام دادن کار به وجود می‌آید،‌گفت: سهم دانش ضمنی در ذخیره دانایی بشر ۹۰ درصد است این درحالی است که سهم دانش آشکار (دانشی که در دانشگاه‌ها منتقل می‌شود) ۱۰ درصد است.

مومنی گفت: وقتی دولت و ملت رانتی نسبت به مسئله کار و فرهنگ آن غیر حساس و سهل انگار می شود در درجه اول شکل گیری معنی‌دار دانش ضمنی و ارتقای ذخیره دانایی دچار چالش می‌شود و درمرتبه بعدی این سازمان است که به مشکل برمی خورد.

وی با بیان این‌که هم دانش ضمنی و هم ظرفیت سازمانی دو ویژگی مشترک دارند توضیح داد: یکی از خصلت‌های این دو انباشت تدریجی آن‌ها است؛ یعنی این که یک شبه نمی توان از این طریق ره یک ساله را پیمود. ویژگی دیگر این دو این است که هیچ کدام وارداتی نیستند.

این استاد دانشگاه افزود: علت این که در یک دوره ۲۵ ساله بیش از هزار میلیارد دلار دراین اقتصاد بدون زحمت ایجا می‌شود و ما را دچار بحران‌های پیچیده می‌کند این است که ظرفیت سازمانی و دانش ضمنی لازم برای رویارویی با این فرصت وجود ندارد.

مومنی منازعه و مناقشات در اقتصاد رانتی را بیشتر شبیه دعواهای حیدری و نعمتی دانست و گفت: یکی از دعواهای حیدری و نعمتی مطرح کردن سوال “داشتن نفت بهتر است یا نداشتن آن” است.

به گفته وی در مقایسه شوک اول نفتی با آخرین شوک نفتی مشخص می‌شود که ۸۵ درصد اشتباهاتی که در عرصه‌های سیاست گذاری در شوک اول نفتی رخ داد در شوک آخر هم تکرار شد. این درحالی است که در این فاصله تعداد دانشکده های اقتصادی کشور بیش از ۵۰ برابر شده است.

این اقتصاددان با بیان این‌که مسئله دور باطل مسئله حیات جمعی است‌ توضیح داد:‌ در هم تنیدگی تمام عیار بین ملاحظات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارد و برآیند این موضوع به این صورت ظاهر می‌شود که ساختار نهاد مذکور دور باطل رکود تورمی را برای ما به ارمغان می‌آورد. ما در دوران‌های شکوفایی درآمدهای نفتی و حتی افول نفتی با پدیده‌ای به نام دور باطل رکود تورمی درگیر شدیم و تا زمانی که مسئله دورهای باطل را نشناسیم و فهم خود را از مسائل توسعه ارتقا ندهیم و سازوکار درستی را برای برون رفت از این دور باطل تدوین نکنیم چه درآمدهای نفتی افزایش یابد و چه کاهش این رکود تورمی ادامه خواهد یافت.

مومنی مجموع نرخ تورم و نرخ بیکاری را با مفهوم فلاکت و بینوایی یکی دانست و گفت:‌ در واقع به اعتبار شکست سیاست‌گذاری در این زمینه که جایی برای دانش و تجربه در تصمیم گیری و اختصاص منابع ندارد فلاکت را باز تولید می‌کنیم.

این استاد دانشگاه گفت: در چارچوب طرز نگاهی که به کار وجود دارد همان قدر که ملت به کار بی رغبت است دولت نیز تمام اهتمامش این است که ساده‌ترین راه حل‌ها را در فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع انتخاب کند. به طوری که دولت همواره در مواجه با هر مسئله‌ای راه حل ساده، سطحی و کوتاه نگر انتخاب می‌کند.

وی اظهار کرد: کل فاجعه‌ای که شوک درمانی به اقتصاد کشور تحمیل کرد در نزد سیاست گذاران متنزل شده به این که ما ماهی هزار میلیارد تومان کمبود بودجه داریم و در چارچوب این فرهنگ نگرشی و تصمیم گیری نتیجه این شده است که اگر از داخل نمی‌توانند به صورت مردم چنگ بیندازند سعی می‌کنند که از کشورهای خارجی وام بگیرند.

مومنی با بیان این‌که نگرش‌های حاکم در بخش سیاسی به خود این زحمت را نمی دهند که سیاست‌های خردورزانه اتخاذ کنند و درصدد تعیین مسیرهای کوتاه هستند‌، گفت: در سال‌های ۹۰ و ۹۱ در بلوایی که در بازار سکه و ارز ایجاد شد راه حلی که دولت ارائه داد این بود که اگر کسانی از راه دلالی سکه و دلار کسب درآمد کنند اشکال دارد ولی اگر از راه دلالی کالاهای وارداتی کسب درآمد شود این موضوع اشکالی ندارد. بنابراین تمهیداتی برای واردات افسارگسیخته اشتغال سوز در آن زمان اندیشیده نشد.

وی افزود: هم اکنون نیز اصل بر این است که در چارچوب سلسله مراتبی قدرت و ثروت کار نکنیم اما برخوردار شویم. به همین دلیل نرخ بهره را به طور غیر عادی بالا می برند این درحالی است که نرخ بهره در ایران بیش از دو برابر میانگین نرخ بهره در دنیا است.

این استاد دانشگاه با اشاره به این‌که باید با توجه به آیه ” فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ ” درباره نرخ بهره تصمیم گرفته شود، گفت: هم اکنون برخی می گویند به دلیل معذوراتی که وجود دارد الان نمی‌شود نرخ بهره را بالا برد بنابراین تصمیم به افزایش نرخ سود اوراق مشارکت گرفته‌اند. درواقع با این کار نشان دادند که باز هم به دنبال افزایش سود بدون کار کردن هستند.

مومنی با اشاره به این‌که با ادامه چنین شرایطی با واگرایی‌های خانه براندازی روبرو خواهیم شد، گفت: به جای آن که به سمت ارتقای بنیه تولیدی وافزایش کیفیت زندگی از طریق کار کردن باشیم در مسیرهای دیگر قرار گرفته‌ایم.

وی بدترین حالت قابل تصور در اقتصادهای سیاسی رانتی را این دانست که ” تجارت پول موتور خلق ارزش افزوده شود”.

این استاد دانشگاه با اعلام این که در هشت سال گذشته تقریبا به ازای یک بنگاه تولیدی که ورشکسته و تعطیل شد یک بانک و یک موسسه اعتباری جدید و یا شعبه جدیدی از این واحدها متولد شد، گفت: براساس برخی از برآوردها، واحدهای تولیدی موجود به طور متوسط تقریبا از یک چهارم از ظرفیت تولیدی خود استفاده می کنند. این درحالی است که زندان‌های ایران از چهار برابر ظرفیت خود استفاده می‌کنند.

به گفته وی، در واقع کلید توسعه کشور که همان ظرفیت سازمانی و دانش ضمنی است را به رقبا و یا دشمنان خود هدیه کرده‌ایم که این محصول نوع تصمیم گیری و تخصیص منابع در مورد دلارهای نفتی بوده است.

مومنی با تاکید بر این‌که برای برون رفت ازاین شرایط راه حل‌هایی وجود دارد، اظهار کرد که با وجود این یک مانع بزرگ در مقابل وجود دارد که همان سازمان ذهنی غیر حساس به مسئله اشتغال و تلاش گروه‌های ذینفعی است که از بازتولید مناسبات سود می‌برند.

وی با ابراز تاسف از این که اقتصاد ایران در بدترین وضعیت خود گرفتار شده است، گفت: افرادی که در این شرایط بیشترین سود را می‌برند رباخواران هستند.

این استاد دانشگاه با بیان این‌که باید کاری کرد که تقاضا برای دانایی وجود داشته باشد، گفت: باید کاری کرد که به جای انگیزه‌های رانتی علم در فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع فصل الخطاب شود.

انتهای پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا