در ستایش تنبلی

حمیدرضا آریانپور*: مقاله «در ستایش تنبلی» از نسخه چاپی این هفته اکونومیست همان چیزی است که خیلیها میخواهند. این مقاله که در بخش «کسب و کار» چاپ شده از این میگوید که بهتر است کمتر کار کنید و بیشتر فکر کنید.
کتابهای گوناگونی درباره راهکارهای موفقیت وجود دارد اما کارشناسان وبلاگ «شومپیتر» از وبلاگهای اکونومیست که این مقاله شان در نسخه چاپی منتشر شده این مسیر را پیشنهاد میکنند.
«حالا دیگر آشکار است که کارمندان روی تردمیل فعالیت بیهدف میدوند. مدیران اجازه میدهند جلسات ساعتها ادامه یابد. کارگران نامههای الکترونیک تولید میکنند چراکه بدون زحمت است و نیازی به فکر ندارد. کل صنعت مدیریت، تردمیل را سریع و سریعتر میگرداند.»
اینها از سر کار زیاد است. «سال گذشته پژوهش مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری تخمین زد که تقریبا یک سوم از بزرگسالان شاغل در شبانهروز شش ساعت یا کمتر میخوابند. پژوهش «فناوری خوب» هم نشان میدهد که ۸۰ درصد پاسخدهندگان در خانه هم کار میکردهاند، ۹۶ درصد نمیتوانند بدون چک کردن ایمیلهایشان بخوابند و ۳۸ درصد ایمیلهایشان را پشت میز شام چک میکنند.»
ترزا امبیل از مدرسه تجارت هاروارد تایید میکند که کارمندان در روزهایی با فشار کاری کمتر خلاقتر بودهاند. در سال ۲۰۱۲ هم استادان دانشگاه کالیفرنیا در مطالعهیی دریافتند که افراد بدون دسترسی به میلها تمرکز طولانیتری بر وظایفشان دارند و استرس کمتری را تجربه میکنند.
« لم دادن روی صندلی، تاریخ برجستهیی در تفکر رهبری دارد. لرد ملبورن، نخستوزیر محبوب ملکه ویکتوریا، سستی تحکمآمیز را ستایش میکرد. هربرت آسکوئیث سیاست «صبر کن و ببین» را مشتاقانه میپذیرفت. رونالد ریگان هم به زیاد کار نکردن باور داشت. این سنت در مرداب نشستها و پیامها دفن شده و حالا باید پیش از آنکه مرگ خود را برنامهریزی کنیم آن را زنده کنیم.»
در اوایل دهه ۱۹۹۰ روانشناسی از افراد خلاق درخواست مصاحبه برای کمک به نوشتن کتاب در دست تالیفش کرد. یک سوم افراد حتی پاسخ او را ندادند چراکه مهمترین سرمایه افراد خلاق زمان آنهاست. «در واقع افراد خلاق هنگامی که در چشمان سادهلوح مدیر هیچ کاری نمیکنند، ممکن است در پربازدهترین زمان کاری خود باشند.»
اما خود مدیران هم میتوانند از این روش سود ببرند. فکر کردن به استراتژی بهتر از فکر کردن به اعمال است. فکر کردن به درستی عملکرد شرکت بهتر از فکر کردن به پیش رفتن طبق برنامه است. جک ولش، هنگام ریاست بر جنرال الکتریک روزی یک ساعت «فقط از پنجره به بیرون نگاه میکرد.» بیل گیتس، وقتی که مسوولیت کامل مایکروسافت را بر عهده داشت سالی «دو هفته فکر» داشت که آن را در کلبهیی دورافتاده میگذراند.
منبع: اعتماد