یکی از نکاتی که دولتها به آن توجه دارند وجود نقدینگی است. نقدینگی که با افزایش آن تورم در جامعه افزایش پیدا میکند.
علی محمد نظری: یکی از نکاتی که دولتها به آن توجه دارند وجود نقدینگی است. نقدینگی که با افزایش آن تورم در جامعه افزایش پیدا میکند.
دولت حسن روحانی در کاهش نقدینگی هیچ موفقیتی تا کنون نداشته و با ۴۵۰ هزار میلیارد نقدینگی را تحویل گرفت و حالا بیش از ۱۲۰۰ هزار میلیارد نقدینگی در مملکت وجود دارد. یعنی نقدینگی در چهار سال بیش از دو و نیم برابر شده اما تورم تک رقمی است، این با هیچ فرمول اقتصادی سازگار نیست.
باید تورم ۴۰ درصدی دولت در ابتدای کار دولت یازدهم حالا به ۶۰ یا هفتاد درصد میرسید. زیرا افرایش نقدینگی یعنی ازدیاد پول در جامعه و خرید بیشتر و میل به خرج کردن پول و افزایش تورم! اما چرا با این حجم نقدینگی تورم در دولت یازدهم سیر نزولی گرفت و حتی در تاریخ بعد از انقلاب رکورد دار شد. راستش این افزایش نقدینگی چیزی جز بازی با اعداد نیست. از دولت قبل ساخت و ساز رونق بسیار گرفت و پولهای موجود در بازار به سمت ساخت مسکن سرازیر شد و در سال ۹۱ به اوج رسید و کسانی که در کار ساخت بودند برای تکمیل پروژههای نیمه کاره خود به سراغ بانکها و موسسات مالی و اعتباری رفتند و بیشتر آنها مجبور به اخذ وام سی درصد بهره شدند و به امید اینکه بعدا با فروش واحدهای ساخته شده بتوانند این سی درصد بانکها را جبران کنند.
یعنی در سال ۹۱ مبلغ کلانی تسهیلات وارد بخش مسکن شد و از آن تاریخ رکود در مسکن آغاز شد و سازندگان نگون بخت وارد بازی با ارقام بانکها و موسسات مالی و اعتباری شدند.
آنها در سال ۹۲ نتوانستند وام و سی درصد سود اضافه را بپردازند و بانکها و موسسات وام آنها را تمدید و آن سی درصد سود را به اصل وام آنها اضافه کردند و یک سال دیگر گذشت و رکود ماند و دوباره مبلغ بدهکاری سازندگان بدبخت برای سال ۹۳ در یک ممیز سه ضرب شد و هر سال این رقم ها و بازی ها ادامه یافت و این سودهای بادآورده در درآمدهای بانکها و به قولی در دارایی آنها ثبت شد و بانکها چاقتر شدند. البته پولی در میان نبود و اعداد حسابها فقط زیاد شدند. شرکتی که دو میلیارد در سال ۹۲ وام گرفته بود اینک در سال ۹۶ نزدیک به پنج میلیارد فقط سود به بانک بدهکار است و بانکی که در سال ۹۲ دو میلیارد تسهیلات داده حالا دارایی آن دو میلیارد را بعد از چهار سال برای خودش بیش از شش میلیارد حساب میکند و این همان بیش از دو و نیم برابر شدن نقدینگی یا بازی با اعداد است.
این پول اصلا به جامعه نیامده که باعث تورم شود. حالا میتوان گفت که واقعا حجم اقتصاد کوچکتر شده اما نقدینگی چون بازی سرسام آوری رو به ازدیاد است. موسساتی حالا در حال ورشکستگی هستند که همین مبالغ را به صاحبان سرمایه سود داده اند. برندگان اصلی این آشفته بازار بازی با اعداد کسانی بودند که پول خود را در این موسسات و بانکها گذاشتند. البته حالا ریسک این را دارند که کل پولشان را از دست بدهند زیرا سازندگان ساختمان در بهترین حالت قرار بود چهل درصد سود ببرند و حالا دویست درصد بدهکارند. این بازی دومینو حالا دارد به ته خط میرسد.
بانکهایی که هشتاد درصد دارایی آنها تسهیلات و اعداد خیالی است. اگر فقط بیست درصد صاحبان سرمایه در هر بانکی پول خود را طلب کنند بانک ورشکسته میشود. یکی از موسسات برای آرامش مردم پولها را از گاو صندوق خارج و در معرض دید گذاشته تا آرامش از دست نرود. حالا باید به بانک مرکزی نهیب زد که شما را بخدا کنترل کنید، مردم به آرامش نیاز دارند.
انتهای پیام