بودجه به نوعی نشاندهنده سطح توسعهیافتگی و تمدن هر ملت در آن مقطع خاص است اما بودجه ۱۳۹۷ چنین چیزی را نشان نمیدهد.
بهمن احمدی: دکتر مسعود نیلی در جایی گفته است: «صندوق بازنشستگی، نظام بانکی، قیمتگذاری و درنهایت بودجه، ابرچالشهای اقتصاد ایران هستند و برآیند آن، رشد اقتصادی پایین و ابرچالش بیکاری است که اقتصاد ایران را درگیر خود میکند.»
با پیشفرضدانستن این بحرانهای اقتصادی سیاسی پیشرو، به نظر میرسید بودجه ارائهشده باید در جهت کماثرکردن این ابرچالشها طراحی میشد؛ چیزی که در عمل اتفاق نیفتاده است.
بودجه به نوعی نشاندهنده سطح توسعهیافتگی و تمدن هر ملت در آن مقطع خاص است اما بودجه ۱۳۹۷ چنین چیزی را نشان نمیدهد. در بندها و ردیفهای بودجه سال آینده، ردی برای رفع این بحرانها دیده نمیشد. گویا بودجهریزان سازمان برنامه توجهی به آن مسائل نداشته یا آنها را قبول ندارند و بههمیندلیل در بودجه هم توجهی به آنها نشده است.
بدهیهای دولت به صندوقهای بازنشستگی، مطالعات معوق نظام بانکی به حدی است که عملا دولت در ارقام بودجه و با این حجم از درآمد قادر به پرداختن آن نیست. علاوهبراین، ساختارهای سازمانی، حقوقی و مدیریتی این دو نهاد باید دگرگون شود که بهجز سخن گفتن باید در عمل در بودجه نمایان شود، اما تا کنون چیزی ارائه نشده است. ازاینرو، به نظر میرسد وضعیت این دو نهاد در سال ۱۳۹۷ اگر بدتر نشود، بهتر نخواهد بود. شاید مهمترین نکته مثبت بودجه سال آینده را بتوان در افزایش قابلتوجه درآمدهای مالیاتی دولت دانست. هرچند درآمدهای مالیاتی در ایران هرگز جنبه توزیع ثروت نداشته و بیشتر برای درآمدزایی و رفع هزینههای جاری دولت بوده است، شاید بتوان با قدری خوشبینی به این نتیجه رسید، بخشهایی که تاکنون از فرار مالیاتی استفاده میکردند، شناسایی شده و از این بابت برای درآمدهای مالیاتی آنها پیشبینی سال آینده را کردهاند اما با توجه به ناکارآمدی، پرهزینهبودن و مشکل مدیریتی موجود، بعید به نظر میرسد بخشهای جدیدی شناسایی شده باشند و برای دستیابی به این درآمد مالیاتی، نرخ مالیات افزایش خواهد یافت.
این افزایش نرخ مالیات درنهایت فشار مالی را بر بخشها و سازمانهایی وارد خواهد کرد که احتمالا توان ایجاد فرصتهای شغلی جدید را دارند. در ادامه این روند حتی آنهایی که به زحمت قادر به حفظ سطح اشتغال موجود هستند با فشار مضاعف مواجه خواهند شد. نتیجه همه این کار، گسترش عمق و ابعاد ابرچالش بیکاری در کشور است. یکی دیگر از مسائل اقتصاد سیاسی ایران که در سالهای اخیر به یک معضل امنیتی تبدیل شده، تفاوت سطح برخورداری از درآمدهای نفتی کشور بین حاشیه و متن کشور است. بسیاری از کارشناسان، نقاط حاشیه مرزی و استانهای دورافتاده کشور را یکی از چالشهای مهم جمهوری اسلامی میدانند که انتظار میرفت در ردیف بودجه پیشنهادی به این استانها تغییرات قابلتوجهی را شاهد بودیم که متاسفانه رخ نداده است.
ازاینرو، به نظر میرسد ترسیم بودجه پیشنهادی سال ۱۳۹۷ در فضایی گلخانهای و بدون توجه به مسائل اصلی کشور صورت گرفته است. هرچند، مدافعان آن میتوانند چنین استدلال کنند که با توجه به منابع درآمدی و هزینههای بسیار بالایی که برعهده دولت نهاده شده، چارهای نیست و بیشازاین نباید از دولت انتظار داشت.
منبع: وقایعاتفاقیه