در روزها و هفتههای گذشته به نوعی شاهد کمرنگ شدن اعتماد سهامداران به بازار سرمایه بودیم. تا حدی که واکنشها نسبت به هر نمادی در هر قیمتی و هر سطح ارزندگی، یکسان و صرفا تمایل به فروش و خروج از بازار بود.
تحولات اخیر بازار سرمایه و کشمکش های صورت گرفته بین دو وزارت خانه نفت و اقتصاد در کاهش اعتماد بازار نقش پررنگی داشته است. این تحولات هیچ همخوانی با فراخوانی دولت از مردم جهت مشارکت و سرمایه گذاری در بازار سرمایه و نیز نگاه ویژه خود به بازار سرمایه نداشت.
قطعا با کاهش اعتماد شک و بدبینی به بازار تقویت شده و رفتارهای هیجانی را موجب خواهد شد. ریسک بزرگ دولت در هفتههای اخیر آزمون و خطای اعتماد در بازار سرمایه بوده است که به سختی بدست آمده و در یک لحظه از بین میرود.
در این رابطه با دکتر مصطفی اکبریان تحلیلگر بازارسرمایه و مدیر معاملات برخط کارگزاری بانک سامان گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
* آقای دکتر به نظر شما افت اخیر شاخص بورس را در چه عواملی میبینید؟
مشخصا بخش قابل توجهی از افت اخیر شاخص را میتوان به عملکرد دولت در موضوع واگذاری و عدم واگذاری دارا دوم نسبت داد که در کاهش سطح اعتماد سهامداران به بازار سرمایه به وعده ها و آینده بازار موثر بود. قطعا بازی با اعتماد فعالان و مردم در بازار سرمایه هزینههای گزاف و بدون راه بازگشت را به دنبال خواهد داشت.
علاوه بر بحث عرضه صندوق دارای دوم می توان به عواملی همچون عرضه های سنگین در سهام عدالت، شایعه حذف و کاهش اعتبار کارگزاریها، دو شیفت شدن بازار ، اختلالات هسته معاملات و سردرگمی سهامدارن نسبت به زمان مجاز و متوقف شدن نمادها در طول ساعت معاملات، فروش سنگین حقوقی ها در سرخط بازار و وحشت از گشایش اقتصادی همچون گشایش های قبلی در ریزش اخیر بازار اشاره کرد.
*به نظر شما اعتماد سهامداران به بازار سرمایه چطور برمیگردد؟
از جمله عوامل مهمی که میتواند اعتماد سلب شده به بازار سرمایه را بازگرداند می توان به افزایش حجم و ارزش معاملات اشاره کرد.
مسلما قفل شدن عمده نماده ها در صف فروش ریسک نقدشوندگی بازار را بالا برده و بر تداوم ایجاد روند نزولی بازار کمک خواهد کرد. عمده نمادهای بازار پس از افت های ۳۰-۴۰ درصدی و بعضا بیشتر به نرخ های جذابی برای سرمایه گذاران رسیده است و مشخصا می تواند بازار را به روزهای رونق قبلی بازگرداند.
از طرفی رفتار سهامداران عمده و حقوقی های بازار نقش تعیین کننده ای در ایجاد روند در بازار دارد. نگاه نوسان گیری از سوی حقوقی ها قطعا مناسب نبوده و بازار نیاز به حمایت های بلند مدت دارد.کما اینکه با افت و ریزش شدید بازار و رسیدن عمده نمادها به کف های قیمتی شاید بهتر باشد بجای پر رنگ کردن موضوع حمایت به سمت طرف مقابل یعنی سوء تدبیر فروشنده ها اشاره کرد و اینکه این حمایت خود مصداقی از نوسان گیری حقوقی هایی هست که در اوج بازار و اوج اعتماد اقدام به فروش سنگین کردند که نمونه آن را در سهام پالایشی داشتیم.
*پیشنهاد شما در این رابطه چیست؟
نقدینگی موجود در بازار مستلزم مدیریت مطلوب است. دولت و بازوهای اجرایی آن در بازار میبایست با ایجاد محرک های جدید روند ورود نقدینگی را به بازار سرعت بخشیده و با ایمن سازی فضای بازار مانع از خروج نقدینگی از بازار شود.
قطعا خروج نقدینگی از این بازار نتایج مخربی را در اقتصاد ما به همراه خواهد داشت.حاکم شدن رفتار منطقی و اصولی بجای رفتارهای هیجانی و احساسی نزد سرمایه گذاران خرد قطعا به بهتر شدن روند بازار کمک خواهد کرد.
خودداری دولت و مسئولان دولتی از اتخاذ تصمیمات خلق الساعه و تغییرات مداوم و بی پایه قوانین و به عبارتی ثبات در تصمیم گیری ها و تثبیت سیاست ها میتواند به برگشت کامل بازار کمک کند.جایی که در حال حاضر فراتر از موضوع تصمیم در نقش تحلیلگر بازار عرض اندام کرده و سیگنال دهی میکنند.
*برای اعتماد سرمایه گذاران به بازار سرمایه چه باید کرد؟