بورس تهران معاملات نخستین روز از خردادماه را با نوسان صفر درصدی شاخص کل پشت سر گذاشت. نماگر اصلی سهام در پایان معاملات دیروز تنها ۲ واحد رشد کرد و در سطح ۹۵ هزار و ۲۳۰ واحد ایستاد.
همزمان، شاخص کل هموزن با افت ۰/ ۱ درصدی، توقف سیر صعودی قیمتها را برای دومین روز پیاپی ثبت کرد. اکنون بورس تهران در حال کلنجار رفتن با صورتهای مالی سال گذشته شرکتهاست. تقابل عملکرد شرکتها و سودای سودیابی در دو روز گذشته به خوبی در قیمت سهام انعکاس یافت و یک بار دیگر، واقعیت انکارناپذیرتحلیل و توان بنیادی سهام را به متن معاملات کشاند. در حالی که انتظار میرفت جریان نقدینگی در صنایع کوچکتر پایدار بماند اما افت شاخص کل هموزن منعکسکننده عدم حمایت عوامل بنیادین از سهام مزبور است که معنای دیگر آن توقف سهام در ایستگاه عملکرد شرکت ها است.
کارنامه ناشران در بوته آزمون
از روز شنبه شاهد ترافیک سنگین جریان اطلاعات در بورس تهران هستیم که بنا به قاعده، تا پایان این هفته نیز ادامه خواهد یافت. انتشار گزارش عملکرد شرکتها برای سال قبل، برگزاری مجامع، تقسیم سود، تعیین استراتژی مدیریت شرکتها و در نهایت عملکرد ماهانه شرکتها در روزهای آتی از جمله این گزارشها هستند. به همین دلیل میتوان ادعا کرد که اکنون، بیش از هر موعد دیگری با خودنمایی متغیرهای درونی بازار مواجهیم. بنابراین طبیعی است که روند گذشته قیمتها با وقفه روبهرو شود و سهامداران بیشتر به بررسی عملکرد شرکتها و چگونگی تحقق مفروضات آنها بپردازند. این موضوع با اعلام زیان غولهای صنعت خودرو و همچنین عملکرد کمتر از انتظار شرکتهای پالایشگاهی طی دو روز گذشته در بازار پدیدار شد. اطلاعاتی که منجر به عرضه سنگین سهام در این دو صنعت بورسی شد و در نتیجه، روند صعودی شاخص سهام را با وقفه روبرو کرد.
تکرار تجربه سال قبل
پس از افزایش پیوسته ارزش سهام در نیمه دوم اردیبهشتماه و حرکت بخشی از نقدینگی به سهام بنگاههای کوچکتر پیش بینی بسیاری از فعالان این بود که الگوی معاملات در حال تغییر به سمت صنایع کوچک است. شاید عوامل دیگری نیز به تقویت این پیش بینی در بازار کمک کردند که از آن جمله میتوان به ریسک سیستماتیک اشاره کرد. عنوان کلی ریسک سیستماتیک عمدتا به تلاطمهای سیاسی و دخالت دولت در بازارها دلالت دارد و تقریبا از آن گریزی نیست. از این رو، طبیعی است که معاملات سهام وابسته در بورس تهران در چنین شرایطی، واکنش از خود نشان دهند؛ ابهامات موجود در سیاستگذاری جدید بانک مرکزی در حوزه بازار ارز و اثرپذیری بیش از نیمی از بنگاههای بازار از این تصمیم از نمونه چنین ریسکهایی است .
با وجود این ابهامات، بازار رفته رفته در حال تحلیل تحولات جدید و هضم وضعیت فعلی است. گرچه استراتژی دولت در قبال فروشندگان ارز بهطور دقیق مشخص نیست و هر روزه شاهد ابلاغ بخشنامههای جدیدی از سوی بانک مرکزی هستیم اما دست کم این اطمینان وجود دارد که بازارها در دو ماه اخیر شوکهای سنگینی را پشتسر گذاشته و بخش عمدهای از ریسکهای کلان را در معاملات خود دیدهاند. بنابراین میتوان گفت که بازارهای ارز، سکه و سهام از این منظر در وضعیت متعادلی قرار دارند و امکان بروز شوک و تغییرات حاد در قیمتها طی روزهای آتی دور از انتظار است. اکنون با رفع ریسکهای مزبور روند نرخها در بازار ارز میتواند برای سهامداران اطمینانبخش باشد. اما ناگفته پیداست که این یک سوی ماجراست و عوامل دیگر، از جمله قیمتهای جهانی مواد خام نیز جغرافیای امیدوارکنندهای را در برابر فعالان بازار ترسیم میکند. اهمیت این موضوع را میتوان در وابستگی بزرگان بورس تهران به بازارهای جهانی جستوجو کرد که نمود آن در صعود پرشتاب قیمتها طی سال گذشته مشاهده شد. از این چشمانداز، میتوان گفت که اغلب سهام صادراتمحور و کالایی بازار همچون سال گذشته از جانب عوامل بنیادین حمایت میشوند. این در حالی است که برخی فعالان سهام پس از شکلگیری موج جدید نقدینگی در صنایع کوچک و سبقت شاخص کل از شاخص کل هموزن طی دو هفته گذشته، از جذابیت سهام کوچک سخن گفتند. تصوری که در ابتدای سال گذشته نیز در بین برخی سهامداران رواج پیدا کرد و با تردید در پشتوانههای بنیادی سهام شرکتهای بزرگتر، دل در گرو ایجاد موجهای گذرای تقاضا در صنایع کوچک بستند. در حالی که واقعیت و روند بازار برخلاف تصورات آنان رقم خورد. به نظر میرسد در روزهای اخیر نیز برخی سهامداران بر مبنای همین تصور در سودای کسبهای سودهای مقطعی هستند. اما تجربه معاملات در یک سال گذشته و چشمانداز بازارهای موازی حاکی از حمایت جنبههای بنیادین به ویژه در سهام کالامحور بازار است. در این بین، کاهش قابلتوجه ارزش پول ملی میتواند همچنان پتانسیل کل سهام را یادآوری کند که بر مبنای ارزش جایگزینی امکان رشد ارزش دارند.
فقدان تحلیل در بین بورس بازان
بررسی روند قیمتها در یک ماه اخیر فقدان استراتژی در بین برخی از معاملهگران به خوبی آشکار میکند. روند شاخص صنعت خودرو در چند هفته گذشته معیار مناسبی برای بررسی و تحلیل این نوع رفتار از سوی سهامدارانی است که مغلوب هیجانات کاذب و موج موقت تقاضا بدون مبنای بنیادین میشوند. یکی از اصول اولیه ورود به بازار سهام از منظر کارشناسان، داشتن استراتژی معاملاتی است. تقریبا تمام تحلیلگران در این زمینه اتفاق نظر دارند که فقدان روش در خرید و فروش و پیوستن به جریانهای قدرتمند نقدینگی و دنبالهروی از فضای کلی بازار میتواند سهامدار را با زیان مواجه سازد. در واقع، ورود به یک سهم، مستلزم شناخت ساختار صنعت و بررسی پتانسیل سودآوری بنگاه از طریق تحلیل متغیرهای اثرگذار بر قیمت سهام است که در نهایت به استراتژی مطلوب منتهی میشود و نتیجه درخوری برای سهامدار به دنبال دارد. اما شماری از فعالان سهام هستند که عمدتا با بررسی روند قیمتها، فارغ از تحولات درونی بازار و عوامل موثر بر ساختار یک صنعت اقدام به ورود به معاملات و خرید سهام میکنند.
باور این دسته از فعالان این است که جریان نقدینگی همه چیز را تعیین میکند و بنابراین نیاز به کلنجار رفتن با صورتهای مالی بنگاهها و وضعیت آتی متغیرها نیست. اما واقعیت این است که عوامل بنیادین در زورآزمایی با هیجانات برنده هستند. این موضوع در روزهای اخیر و با انتشار گزارش عملکرد شرکتهای خودرویی نمایان شد. شاخص این صنعت بلافاصله پس از اعلام خروج ایالات متحده از توافق هستهای رشد قابلتوجهی را با جذب نقدینگی قدرتمند رقم زد. اما چنان که انتظار میرفت، این روند دوام چندانی نیافت و با اعلام زیان از سوی چند شرکت خودرویی ضعف تحلیل این دسته از معاملهگران و ماهیت هیجانی معاملات این صنعت را نمودار کرد.
رصد تغییر مالکیت سهام
از دیگر ویژگیهای معاملات بورس تهران در روز گذشته قدرتنمایی مالکان حقوقی در سمت خرید سهام بود. سهامداران عمده برای سومین روز متوالی جریان تغییر مالکیت سهام را به نام خود رقم زدند؛ بهطوری که نزدیک ۳ میلیارد تومان سهم از پرتفوی فعالان حقیقی بازار به سبد سهام سهامداران حقوقی منتقل شد. جریان تغییر مالکیت بین مالکان حقیقی و حقوقی سهام، بهطور تاریخی، همبستگی معناداری با روند قیمتها داشته است. به بیان دقیقتر، خرید بیشتر سهام از سوی سهامداران حقیقی نشانهای از چشمانداز مثبت سهام یا رسیدن قیمتها به کف حمایتی و در نتیجه صعود قیمتهاست. از سوی دیگر، حضور پررنگ اشخاص حقوقی در سمت تقاضا، به معنای حمایت این دسته از فعالان از ارزش سهام، شناسایی سود از سوی سهامداران ریسکگریز یا بروز تلاطمهای اجتنابناپذیر در بازار است. اما نقل و انتقال سهام در بین فعالان حقیقی و حقوقی در پایان معاملات دیروز از جنس بروز نشانههای بنیادین است. تغییر مالکیت در دو صنعت پالایشی و فلزات اساسی گواه این مدعاست. دیروز بیشترین جریان تغییر مالکیت سهام به سمت پرتفوی مالکان حقوقی در صنعت پالایشی رقم خورد. به نظر میرسد انتشار صورتهای مالی چندین شرکت پالایشگاهی بورس تهران از جمله پالایش نفت اصفهان و تهران در دو روز گذشته نقش پررنگی در معاملات این صنعت داشته است. به بیان دیگر، هر چند عملکرد شرکتهای مزبور تقریبا مبتنی بر مفروضات آنها بوده است اما تنزل شاخص این صنعت در دو روز گذشته حاکی از برآورده نشدن انتظار سهامداران از سودآوری این شرکتهاست. مالکان حقوقی بازار علاوه بر سهام پالایشی، در گروههای بانک، کانه فلزی و پتروشیمی نیز خرید بیشتری را به ثبت رساندند. در مجموع، سهامداران حقوقی جریان تغییر مالکیت در ۱۵ گروه را به نام خود ثبت کردند.
در مقابل، جریان تغییر مالکیت سهام بورس تهران در روز گذشته از استقبال فعالان حقیقی از سهام صنعت فلزات اساسی و خودرو حکایت دارد. فعالان حقیقی در این دو صنعت حدود ۷ میلیارد تومان سهم به سبد سهام خود افزودند. به نظر میرسد روند مثبت قیمت فلزات در بازار جهانی و سیگنالهای بورس کالا عوامل حمایتکننده از سهام گروه فلزات است و در خرید سهامداران حقیقی بازار منعکس شده است. از سوی دیگر، شناسایی فرصت خرید در سهام خودرو عامل تقاضای فعالان خرد بازار در گروه خودرو تلقی میشود. سهامداران حقیقی علاوه بر این دو صنعت در ۹ گروه دیگر نیز خالص خرید مثبت را به ثبت رساندند؛ همزمان در سایر صنایع نیز قدرت مالکان حقیقی و حقوقی برابر بود و تغییر مالکیتی صورت نگرفت.
منبع: دنیای اقتصاد